شماره ركورد كنفرانس :
3930
عنوان مقاله :
شناخت نظام هندسي پنهان در ساختار تركيببندي نقاشي ايراني، مطالعۀ موردي نگارهاي از نسخۀ ظفرنامۀ تيموري
پديدآورندگان :
فدايي فرزانه fadaei.au@gmail.com دانشآموختۀ مقطع كارشناسي ارشد هنر اسلامي، دانشكدۀ هنر اديان و تمدنها، دانشگاه هنر اصفهان، ايران؛
كليدواژه :
نقاشي ايراني , كمالالدين بهزاد , تركيببندي , هندسۀ پنهان
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش بين المللي هنر صناعات در فرهنگ و تمدن ايراني-اسلامي با تاكيد بر هنرهاي رو به فراموشي
چكيده فارسي :
هندسۀ پنهان، مختصاتي هندسي است كه هنرمند بر اساس آن به تركيببندي اثر خود ميپردازد و هدف از آن ايجاد يك كل منسجم است به گونهاي كه حاوي بيان هنري باشد. اين هندسه و تناسبات منطقي آن، از آنجا كه به طور محسوس در اثر مشاهده نميشود، «هندسۀ پنهان» و از آنجا كه بنيان اثر بر اساس آن پيريزي شده است، «هندسۀ بنيادين» نيز ناميده ميشود. در حقيقت در بررسي هندسۀ پنهان، پژوهشگر به دنبال شناخت اصول هندسياي است كه هنرمند صاحب اثر بر مبناي آن به ساماندهي عناصر موجود در اثر خود پرداخته است. پژوهش حاضر، ضمن بررسي هندسۀ پنهانِ موجود در اثر استاد كمالالدين بهزاد، نگارۀ مجلس جشن ورود تيمور از ماوراءالنهر به سمرقند از كتاب ظفرنامۀ تيموري محفوظ در موزۀ كاخ گلستان تهران، ميكوشد با پرداختن به اصول دقيق تناسبات و هماهنگي موجود در اجزاي اثر، مسائل و پرسشهاي زير را مورد بحث و تحليل قرار دهد: روشنساختن چگونگي روابط هندسي پنهان در چيدمان عناصر موجود در ساختار تركيببندي نگارۀ كمالالدين بهزاد و اينكه چگونه ميتوان به مدد روش تجزيه و تحليل هندسي، تناسب و هماهنگي ميان موضوع اثر و انتخاب نوع زيرساخت هندسي موجود در نگاره را تبيين نمود؟ از اينرو آشكار ساختن زيرساخت هندسيِ پنهان و نيز هماهنگي ساختار صوري و محتوا در اثر كمالالدين بهزاد موضوع مهمي است كه اين پژوهش سعي دارد تا در حد توان به شناسايي آن بپردازد. از سوي ديگر شناخت هندسۀ پنهان و وجوه ناپيدا از عمق و ژرفاي ساختار نگارههاي بزرگان تاريخ هنر ايران همچون بهزاد در خلق آثار نگارگري در ايران امروز ياريرسان خواهد بود. روند تحليل فرمي آثار، عمل يا آموزهاي است كه بر ساختار صوري و ويژگيهاي آن تأكيد ميورزد. در اينجا مقصود از بررسي و تجزيه و تحليل هندسي در صورت يا فرم، بررسي كاربرد قراردادهايي است كه صرفاً جلوه صوري يك اثر و تناسبات پنهان آن را بارز ميكند؛ كه در اين راه از نظريههاي بنيادي در دانش هندسه و اصول تناسبات طلايي در شناسايي روابط مطلوب و هندسۀ پنهان و سنجيده در طرحريزيهاي كمالالدين بهزاد بهره گرفته ميشود. در نتيجه، با كمك مختصات هندسي و تناسبات منطقي روشن ميگردد براي خلق آثاري شگرف، در اين نگاره افزون بر اسپيرال هندسي، از تناسباتي بر پايۀ اعداد اصم و عدد في نيز استفاده شده كه خبر از سير تكاملي تركيببندي در نقاشي ايراني و رسيدن به اوج تناسبات در زيرساخت نگارهها دارد