رسانه هاي اجتماعي مجازي و برندسازي كسب وكارهاي جديد

در عصر حاضر واژه ي رسانه، مفاهيمي فراتر از راديو، تلويزيون و روزنامه را به ذهن افراد متبادر مي كند و طيف گسترده اي از كاربري هاي ديجيتال در انتقال پيام را شامل مي شود. امروزه رسانه هاي اجتماعي نقش قابل توجهي در زندگي روزمره مردم سراسر جهان پيدا كرده است. شبكه هاي اجتماعي مجازي با ايجاد محيط ارتباطات شبكه اي گسترده و ايجاد بي نهايت هاي نامشخص، اكوسيستم جديدي براي سازمان ها، شركت ها و كسب و كارهاي امروز آفريده و به شاهراهي اصلي در اقتصاد جهاني تبديل شده است. اين شبكه ها در فضاي كسب و كار به عنوان ابزاري استراتژيك براي توسعه برندها و اقتدار در برندينگ در دست صاحبان صنايع قرار گرفته است. محيطي كه با ارتباط گسترده و تعامل با مصرف‌كنندگان و با هزينه اي مقرون به صرفه نسبت به روش هاي سنتي، انتقال پيام، اهداف و برنامه هاي خود را به راحتي در اختيار كاربران و مخاطبان هدف قرار مي دهد و جايگاه مناسب و ويژه اي را در برابر جامعه براي برند خود ايجاد مي نمايد. به اين دليل شركت‌ها براي جذب مشتري در سال‌هاي اخير به شبكه‌هاي اجتماعي‌ روي آورده‌اند. اين پژوهش با هدف بررسي چگونگي حضور صاحبان كسب وكار كشورمان در رسانه هاي اجتماعي و نحوه استفاده آنها از رسانه هاي اجتماعي در جهت تبليغ وترويج برند تجاري خود انجام گرفته است. براين اساس از تكنيك دلفي جهت تحليل اطلاعات حاصل از مصاحبه و گفتگو با صاحبنظران، كارشناسان و فعالان كسب و كار در ايران استفاده شد. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه به جهت عدم وجود ساختار دقيق قانوني، عدم شفافيت نظام ارتباطي كشور و همچنين مسايلي مانند حريم خصوصي، امنيت تبادل اطلاعات در فضاي مجازي، عدم وجود حق كپي رايت محصولات ديجيتالي ازجمله مشكلات و موانع حضور و استفاده هدفمند صاحبان كسب و كار از فرصت هاي رسانه هاي اجتماعي در جهت مديريت كسب و كار در عصر اطلاعات است.