بررسي نقش ميانجي فضاي اخلاق اسلامي بر تاثير رهبري تحول‌گرا برتصميم‌گيري حكيمانه

فضاي سازماني از جمله عوامل تاثير گذار بر رفتار و نگرش كاركنان در محيط كار مي‌باشد به همين علت با رشد مقوله اخلاق كاري و تاثير آن بر نظام‌هاي تصميم‌گيري در سازمان‌ها و نيز با توجه به تاثيري كه فضاي اخلاق [از جمله اخلاق اسلامي] بر انتخاب سبك رهبري و تاثير آن بر نظام‌هاي تصميم‌گيري دارد، شاهد توجه بيش از پيش به مباني فلسفي تصميم‌گيري حكيمانه هستيم. در اين راستا، مقاله حاضر به بررسي تاثير رهبري تحول‌گرا بر تصميم‌گيري حكيمانه با رويكرد فضاي اخلاق اسلامي، پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر هدف كاربردي و از نظر ماهيت و روش توصيفي از نوع همبستگي مي‌باشد. جامعه مورد بررسي مديران و كاركنان بانك ملت شهر تهران و روش نمونه‌گيري به صورت طبقه‌اي- تصادفي از بين چهار سرپرستي شهر تهران با حجم نمونه 400 نفر تعيين گرديد. داده‌ها با استفاده از سه پرسشنامه رهبري تحول‌گرا، فضاي اخلاقي و تصميم‌گيري حكيمانه جمع آوري و با استفاده از تحليل رگرسيون و الگوي معادلات ساختاري مورد تحليل قرارگرفتند. پايايي پرسشنامه‌ها با آلفاي كرونباخ سنجيده و روايي صوري‌، محتوايي وسازه نيز بررسي گرديدند. تجزيه و تحليل داده‌‌ها با استفاده از نرم‌افزار Spss16 و آزمون‌هاي كولموگروف - اسميرنف، همبستگي پيرسون و نرم افزار LISREL 8.8 صورت گرفت. نتايج آزمون فرضيه اصلي پژوهش نشان داد كه رهبري تحول‌گرا تاثيري معنادار و قوي بر تصميم‌گيري حكيمانه دارد. تائيد فرضيه‌هاي فرعي پژوهش نيز حاكي از معناداري ابعادرهبري تحول‌گرا و فضاي اخلاقي بر تصميم‌گيري حكيمانه مي‌باشد. با توجه به يافته‌هاي پژوهش حاضر، انواع فضاي اخلاقي به‌غير از فضاي ابزاري بر رهبري تحول‌گرا با رويكرد اسلامي و نيز تصميم‌گيري حكيمانه مرتبط تشخيص داده شد كه اين امر اهميت توجه به مفهوم اخلاق در سازمان‌ها و محيط‌هاي كاري را مشخص مي‌سازد.