بازشناسي، تأثير، مصالح، بوم آورد، در معماري بومي

Recognition,Of The Impact,Of Domestic,Materials,in Vernacular Architecture

از ديرباز راهكارهاي به كار رفته در معماري سنتي ايران خاستگاه بسياري از اصول مديريت انرژي در اقليم هاي مختلف بوده است. شكل دهي و پردازش خلاقانه ي فضا در سايه ي استفاده از مصالح مناسب در دستور كار معماران لحاظ گرديد. صرف استفاده از مصالحي خاص نه تنها براي بيان معمارانه مكان بلكه در جهت متناسب ساختن بنا با شرايطي اقليمي و مديريت انرژي بوده است. با توجه به تنوع اقليمي در ايران، چگونگي استفاده از مصالح بومي و متناسب با اقليم و منطقه اي كه بنا در آن شكل مي گيرد از اهميت فوق العاده اي برخوردار است. متاسفانه در طي زمان استراتژي هاي به كار رفته در معماري بومي دستخوش تغييراتي گشته و معايبي را در بكارگيري از مصالح غير بومي ناهماهنگ در پي داشته است. در اين مقاله ابتدا به نگرشي از مفاهيم و اصول معماري بومي ايران كه در گذشته تمام شاخه هاي مديريت انرژي را با در نظر گرفتن ظرفيت حرارتي و مقاومت حرارتي دارا بوده، پرداخته مي شود و سپس نقش مصالح در منطقه آسايش معماري بومي مورد بررسي قرار مي گيرد و ديدگاه را به سمتي سوق مي دهد كه بكارگيري مصالح مناسب توان در مديريت انرژي در معماري بومي هر منطقه دارد. روش تحقيق در مقاله حاضر، تحليلي - توصيفي مي باشد كه اطلاعات آن به شيوه كتابخانه اي با استفاده از منابع و مستندات موجود در كتب و مقالات جمع آوري شده است. در نهايت با پيشنهاد مصالح و تطبيق آن در معماري بومي ايران جدولي كاربردي جهت به كارگيري معماران و طراحان شهري براي پيشبرد به سمت استفاده از مصالح بوم آورد و مديريت انرژي ارائه ميگردد.

Many energy management principals in different climates have their root in solutions employed by the traditional architecture in Iran. Architects started practicing creative formation and processing of environments with appropriate materials to architecturally present the place, and to make the building appropriate for its corresponding climate and energy management. In view of the diverse climate of Iran, an appropriate use of local materials in accord with the climate of the place where the building is to be constructed is of immense importance. Unfortunately, the strategies implemented in native architecture have been changed such that the application of uncoordinated non-local materials has resulted in some drawbacks. Here, we first focus on the principals of the native architecture of Iran, which in the past included all the branches of energy management with considering the heat capacity and resistance; then, the effect of materials in the relaxation region of native architecture is studied; it is indicated that the use of appropriate materials is helpful for the energy management of the native architecture of each region. Here, with our descriptive-analytic research, we have suggested suitable materials for native architecture, and presented a practical table that can be employed by architects and urban designers in order to use native materials and energy management.