شماره ركورد كنفرانس :
3969
عنوان مقاله :
سيري در برنامه درسي انسان گرايانه
پديدآورندگان :
مومني مهمويي حسين momenimahmouei@yahoo.com دانشگاه آزاد اسلامي واحد تربت حيدريه , حسيني خيرآبادي سيدحسن s59hosayni@gmail.com آموزش و پرورش
كليدواژه :
تعليم و تربيت , برنامه درسي انسان گرايانه
عنوان كنفرانس :
ششمين همايش ملي علمي و پژوهشي علوم تربيتي و روانشناسي، آسيب هاي اجتماعي و فرهنگي ايران
چكيده فارسي :
بسياري از متخصصان و برنامه ريزان درسي به جايگاه انسان به عنوان عامل اساسي در نظريه هاي برنامه درسي انديشيده اند. آنان محور اصلي نظريات خود را بر مبناي انسان وويژگي هاي منحصر به فرد او قرار داده اند . به اذعان كيلبارد (2004) انسان گرايان مدافع سنتي كهن بودند كه بر پرورش قدرت استدلال و ضرورت مطالعه ي عالي ترين دستاوردهاي ميراث فرهنگي غرب تاكيد مي كرد.آنان بر اين باور بودند كه هدف اصلي تعليم و تربيت اصلاح اجتماعي نيست ، بلكه رشد قدرت استدلال در دانش آموزان است و اگر قدرت استدلال در دانش آموزان پرورش داده شود ، مي تواند به اصلاح و بهبود وضعيت جامعه منجر شود.توجه به انسان وارزش ومقام وي درجهان هستي،ازديربازموردتوجه بشربوده است،هرچند گرايش به انسان در برخي ادوار تاريخي كم رنگ شده است.نظريه انسان گرايي به قابليت ها وتوانايي هاي بالقوه انسان ها در هنگام انتخاب وكنترل زندگي مي پردازد.اين نظريه دو مفروضه اساسي دارد.فرض اول اينكه مطالعه اشخاص كل نگرانه است وبراي درك افرادبايدرفتارها،افكارو احساسات آنها مطالعه شود.فرض دوم انسان گراها اين است كه انتخاب ،خلاقيت وشكوفايي انسان حيطه ي مهمي براي مطالعه است. بنابراين براي درك افراد،مطالعه ي حيوانات كافي نيست،بلكه بايد افرادي را كه ازنظر روانشناختي داراي كاركردند ومي كوشند تا قابليت هاوتوان بالقوه ي خودرابه حداكثر رسانند،مطالعه گردند.نهضت انسان گرايي نويديك آموزش آزاد را مي دهدكه ازمحدوده ي نگرش سنتي خارج است.در اين رويكرد معلمان، دانش آموزان خودرابه اكتشاف عقايدبه صورت آزادانه،طرح پرسش هاي بازوكسب احساسي خوب ومثبت درباره تجربيات يادگيريشان تشويق مي كنندو مواردي نظير استقلال راي، خود اتكايي،پذيرش خود را پرورش مي دهند.دراين مقاله تلاش مي شودرويكرد انسان گرايي وتاثيرات آن در آمورش وپرورش و جايگاه عوامل مختلف آموزشي، توصيف وتبين گردد.