مقايسه نشخوار فكر، ناگويي هيجاني درمادران داراي كودكان كم توان ذهني ومادران كودكان عادي

هدف پژوهش حاضر مقايسه نشخوار فكر، ناگويي هيجاني درمادران داراي كودكان كم توان ذهني ومادران كودكان عادي بود. روش پژوهش علي- مقايسه‏اي مي باشد. جامعه‏ي آماري مادران كودكان كم توان ذهني و مادران كودكان عادي (بهنجار) بودند كه كودكان آنها در سال تحصيلي ۹6- ۱۳۹5درمدارس استثنايي(كودكان كم توان ذهني) ودرمدارس عادي(كودكان بهنجار)شهر ساري مشغول به تحصيل بودند. مطابق با آمار دريافتي از آموزش وپروش تعداد كودكان كم توان ذهني مشغول به تحصيل۲۷۸ نفر بوده وجهت همتاسازي وهمگني مادران اين كودكان با كودكان عادي از ۲۷۸نفر از مادران كودكان عادي(بهنجار) نيز جهت شركت در پژوهش وپاسخگويي به سوالات دعوت به عمل آمد. بعد ازمراجعه به جدول كرجسي ومورگان و به روش نمونه‏گيري تصادفي ساده بوده ۱۶۲نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه هاي استاندارد مقياس پاسخ نشخواري، مقياس ناگويي خلقي تورنتو مورد استفاده قرارگرفت. براي تحليل داده ها ازآمارتوصيفي ميانگين، انحراف استاندارد، نمودار ودرقسمت آماراستنباطي با استفاده ازتحليل واريانس چندمتغيره به بررسي فرضيات پژوهش پرداخته شد. يافته ها نشان داد كه ميزان نشخوارفكر، ناگويي هيجاني درمادران كودكان عادي كمي كمترازمادران داراي كودكان كم توان ذهني مي باشد. چرا كه سطح معناداري بزرگتر از 05/0 خطا مشاهده شد لذا با 95 درصد اطمينان بين نشخوار فكر، ناگويي هيجاني مادران داراي كودكان كم توان ذهني ومادران كودكان عادي تفاوت وجود دارد.