بررسي دلايل سست شدن پيوندهاي اجتماعي و پيدايش خشونت در نوجوانان

در دنياي پيچيده و به ظاهر متمدن امروز و با گسترش وسايل ارتباط جمعي و كمرنگ شدن مرزهاي فرهنگي، هريك از ملتها به نوعي خود را با فرهنگ هاي مختلف تا حدي همانند ساخته و در معرض از بين بردن حدود و ثغور فرهنگ خودي قرار گرفته اند. تزاحم و تعارض منتج از اين اختلاط فرهنگي، ابتدا در كوچكترين نهاد يك جامعه، يعني خانواده، ظهور مي كند و رفته رفته جامعه را تحت تأثير رفتار خود قرار عقده هاي رواني ايجادشده در طول زندگي، خصوصاً دوران كودكي، مشكلات و احياناً تجاوزات جنسي و جسمي در دوران نوجواني، بي توجهي به مسائل مادي و معنوي فرزندان، خشونت و بي مهري هاي پدرو مادر و مهمتر از همه عدم توجه والدين مي دهد. به رفتار و گفتار خود در رابطه با يكديگر و فرزندان و ديگران به جهت الگوپذيري فرزندان از پدرومادر، بستر مناسبي از انواع جرائم را در پيشروي نوجوانان قرار مي دهد كه جز نابودي خود و خانواده و ايجاد ضررهاي مادي و معنوي بر پيكر اجتماع، چيز ديگري عائد نمي شود. با توجه به اهميت نقش خانواده دراين راستا، والدين هستند كه با ايجاد امنيت رواني در خانواده، نظارت بر رفتار و دوستان، وضعيت تحصيلي فرزندان و تربيت صحيح آنها، افزايش سواد رسانه هاي مورد استفاده، به روز كردن دانش و آگاهي خود، بر حذر بودن از هرگونه تعصبات جاهلي و افراط و تفريط در توجه به اعضاي خانواده و... مي توانند خانواده را به منزل مقصود برسانند.مقاله پيش رو به بررسي ريشه هاي پيدايش خشونت در بين نوجوانان پرداخته و در نهايت براي پيشگيري از آن راهكارهايي را پيشنهاد داده ايم.