شماره ركورد كنفرانس :
3990
عنوان مقاله :
آثار كودك آزاري و پيشگيري از آن
پديدآورندگان :
حاجيتبار فيروزجائي حسن 1- عضو هيأت علمي گروه حقوق كيفري و جرم¬شناسي دانشگاه آزاد اسلامي قائمشهر ايران 09112158173 , حاجيتبار فيروزجائي محسن عضو هيأت علمي گروه علوم تربيتي دانشكده علوم انساني و اجتماعي دانشگاه مازندران بابلسر ايران , طالبي مريم 3- دكتري روانشناسي دانشگاه تربيت مدرس تهران ايران
كليدواژه :
كودك , كودك آزاري , سوءاستفاده , بيتوجهي , آثار , پيشگيري
عنوان كنفرانس :
اولين كنگره بين المللي و پنجمين كنگره ملي آموزش و سلامت كودكان پيش از دبستان
چكيده فارسي :
مقدمه: دوران كودكي يك از دوران بسيار مهم از لحاظ اجتماعي، پرورشي و تحصيلي در رشد و نمو اجتماعي يك انسان محسوب ميشود چراكه كودكان به عنوان آسيبپذيرترين قشر جامعه در برابر عوامل خطرآفرين، سوءاستفادهها و بيتوجهي هستند. شرايط و عوامل مؤثر در بروز پديده كودكآزاري متنوع اند كه برخي از شرايط و عوامل مربوط به كودك (مانند ضعف توان جسماني، مشكلات پزشكي، تأخير در رشد، معلوليت و عزت نفس پايين)، برخي مربوط به والدين و خانواده (مانند انتظار نادرست از رشد كودك، ميزان تحصيلات پايين، مصرف سوء مواد مخدر، بيماري مزمن جسمي، ذهني يا عاطفي به ويژه افسردگي، بيكاري يا پايين بودن درآمد، رفتار پرخاشگرانه، زندان بودن والدين، طلاق و جدايي والدين، روشهاي اجباري تربيت كودك، تراكم جمعيت خانواده،كمبود تعامل مثبت، ضعف مديريت و مهارت ارتباطي) و برخي مرتبط با محيط (مانند محله فاقد حمايتهاي اجتماعي رسمي و غيررسمي، زندگي در يك محيط بزهكار، عدم ارتباط با جامعه) ميباشند(نجفي ابرند آبادي،1381). حفاظت از كودك اصطلاحي است كه براي توصيف اصول، سياستها، استانداردها، راهبردها و فرايندهايي استفاده ميشود كه از كودك در برابر آسيب عمدي و غيرعمدي حفاظت ميكنند. اين تعريف منعكسكنندهي وظيفهي سازمانها – و افراد داخلشان – نسبت به كودكان تحت سرپرستيشان است(خو،2010). رفاه كودك اصطلاحي است كه اغلب به معناي كلي كلمه شامل قلمرو وسيع مداخلهي دولت و متخصصين مورد تاييد دولت در ياري رساندن به كودكان و خانوادههايشان – هم در موارد آزار و بيتوجهي و هم در مواقعي كه خانوادهها و كودكان نيازمند كمك باشند - ميشود(فينكلور،2010). رفاه كودك به اين معنا به حفاظت از كودكان از طريق خدمات پيشگيرانهي كلي مانند بهداشت، تحصيل، تفريح، حمايت خانوادگي و خدمات درماني ميپردازد. كودكي كه نيازمند حفاظت است ممكن است نيازمند رفاه نياز باشد كه ميتوان اين مشكل را با فراهم كردن خدمات پيشگيرانه رفع كرد (ليونتال،2001). روششناسي: روش پژوهش كيفي از نوع توصيفي - تحليلي ميباشد. چرا كه جمعآوري و تحليل دادهها نه در قالب كمي بلكه به شكل كيفي انجام گرفته است. و به منظور جمع آوري اطلاعات و دادها از فنون مختلف مانند مرور اسناد و مدارك، تحليل و استنتاج استفاده شده است. بحث و نتيجهگيري: طبيعي است كه در معرض شرايط و اوضاع و احوال مخاطرهآميز قرار گرفتن يك كودك و يا به تعبيري اعمال بدرفتاري و يا بيتوجهي به كودك، معمولاً تأثير نامطلوبي را بر فرايند رشد و تكامل فردي (جسماني، عاطفي و رواني) و يا اجتماعي وي به جا ميگذارد. از اينرو، ضرورت به كارگيري و استفاده از روشهاي لازم و مناسب پيشگيرانه از بزهديدگي كودكان در برابر انواع شرايط و اوضاع و احوال خطرآفرين و يا بدرفتاري و بيتوجهي نسبت به آنان از همان اوايل دوره رشد آنان بيش از پيش احساس ميشود. پيشگيري از مورد سوءاستفاده و يا بدرفتاري قرار گرفتن كودكان، كه در اصطلاح از آن تحت عنوان «پيشگيري رشدمدار يا زودرس» ياد ميشود، در سطوح مختلف ذيل قابل اعمال و اجرا است: الف- پيشگيري اوليه، ناظر بر عوامل خطري را كه منجر به سوءاستفاده و يا بيتوجهي نسبت به كودكان ميشود، ميباشد. فقر، بيكاري، تكوالديني، نبود شبكههاي اجتماعي و نبود دسترسي به مراقبتهاي بهداشتي ميتوانند در شكلگيري شرايطي كه تحت آن آزار شكل ميگيرد كمك كنند. پيشگيري اوليه، ميتواند شامل كمپينهاي آموزش همگاني، اطلاعات آموزشي براي والدين تازهكار، و برنامههاي آموزشي براي كودكان مانند برنامههاي امن براي جلوگيري از سوءاستفاده جنسي، آموزش همگاني در مورد مفهوم كودك آزاري، انواع شيوهها و پيامدهاي آن و چگونگي پيشگيري از آن از طريق رسانههاي گروه، آموزش به كودكان در مراكز آموزشي مثل مهدكودك ها و مدارس؛ تشكيل سازماني با قدرت اجرايي كافي جهت حمايت از كودكان؛ برنامهريزي جهت اوقات فراغت سالم و كافي كودكان، شود. ب- پيشگيري ثانويه، شامل كودكان و خانوادههايي ميشود كه در معرض خطرپذيري بالا قرار دارند. به عنوان مثال، ميتوان به برنامههاي كنترل زاد و ولد، ملاقات خانگي از طريق استفاده از افراد متخصص و آموزش ديده، كمك مالي به والدين، كودكداري و يا كودكستان اشاره كرد. پ- پيشگيري ثالث، فعاليتي است كه به منظور كمك به خانوادهها پس از وقوع آزار انجام ميگيرد. پيشگيري ثالث ميتواند شامل مداخله درماني يعني گروههاي درمان سوءاستفاده جنسي، گروههاي درمان غيرمتخلفين، گروههاي ويژه مردان خشن، خانوادهدرماني و مداخلههاي شديد براي حفظ خانواده باشد. به طور كلي، نتايج تحقيقات و مطالعات انجام به وضوح حكايت از اين واقعيت دارند كه برنامههاي پيشگيري اوليه و ثانويه بيشترين نويد اثربخشي در مبارزه با بدرفتاري با كودك را دادهاند و پيشگيري ثالث تأثير مثبتي بر نرخ آزار مجدد نداشته است و شواهد كمي مبني بر مؤثر بودن اين نوع از پيشگيري درخصوص بيتوجهي وجود دارد.