شماره ركورد كنفرانس :
3993
عنوان مقاله :
كاركرد گونههاي پيوند (اضافي، تقابلي، سببي و زماني) در تاريخ جهانگشا
پديدآورندگان :
محجوب فرشته استاديار زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه پيامنور
كليدواژه :
پيوند اضافي , پيوند خلاف انتظار , پيوند سببي , پيوند زماني , تاريخ جهانگشاي جويني
عنوان كنفرانس :
13th Gathering International Promote Language and Persian Literature
چكيده فارسي :
عناصر انسجام متن، مجموعه پيوندها و روابطي است كه در سه سطح دستوري، واژگاني و پيوندي ميان اجزاء سازندة متن برقرار ميشود. انسجام متضمّن معنا و پيامي خاص است و با تحليل سطوح آن تشريح برخي از عناصر متن به كمك عناصر ديگر امكانپذير ميگردد. اين پيوندها و روابط، متن را از جملاتي گسيخته كه تصادفي در كنار هم قرار گرفتهاند متمايز و آن را به كليّتي يكپارچه و منسجم تبديل ميكند. از شاخصترين زبانشناسان اين حوزههاليدي و رقيه حسن هستند كه به پنج گونه از روابط انسجام اشاره ميكنند و معتقدند كه هر متن براي اينكه انسجام دروني يا پيوند داشته باشد بايد از شرايط تحقّق اين گونهها برخوردار گردد. از اين ميان ارجاع، حذف و جايگزيني در سطح دستوري، تكرار و باهمآيي در سطح واژگاني و پيوندهاي زماني، سببي، تقايلي يا خلاف انتظار و اضافي در سطح معنايي از مؤلفههايي هستند كه منجر به انسجام متن ميگردند. به غير از عناصر مذكور ميزان دانش خواننده، موقعيتهاي زباني، زمينههاي مشترك اجتماعي و فرهنگي مخاطب و متن به اندازة عناصر زباني در ايجاد انسجام و پيوستگي متن تأثيرگذار و مهم هستند.
جستار حاضر با استفاده از شواهد مستخرج و بر اساس نظريةهاليدي به تحليل سبك و زبان « تاريخ جهانگشاي جويني » در مبحث ايزوتوپي يا « لايههاي معنايي » و در شاخة « پيوند » خواهد پرداخت و در كنار آن براي تكميل زنجيرة بحث گذري نيز بر ساير عناصر انسجام متن از منظر دستوري و واژگاني خواهد داشت. با انطباق اين اثر با نظرية مذكور، علاوه بر تحليل مهارتهاي نگارش كتب ادبي ـ تاريخي، كاركرد عوامل انسجام تاريخ جهانگشا از زاويه اي نو بررسي شده و دلايل تأثيرگذاري و اقناع مخاطب در اين اثر به عنوان يكي از شاخص ترين متون به جا مانده از عهد مغول واكاوي خواهد شد. حاصل آنكه در بخش گونههاي پيوند، « پيوند زماني » با بسامد 1749 گونه بالاترين درصد فراواني و پس از آن به ترتيب گونههاي سببي، اضافي و تقابلي بيشترين كاركرد را در تاريخ جهانگشا به خود اختصاص داده اند. در بخش دستوري و واژگاني نيز به ترتيب، بالاترين فراواني با 894 مورد به ارجاع درون متني و تكرار با 542 مورد برجسته ترين عوامل انسجام متن به حساب مي آيند. به نظر مي رسد با تحليل دادههاي موجود مي توان چنين نتيجه گرفت كه متون منظوم از متون نثر منسجم ترند. حاصل ديگر آنكه كاربرد عناصر انسجامي در متون ادبي و داستاني بيش از متون تاريخي و تعليمي است. در متون تعليمي و آموزشي عوامل پيوند معنايي در ايجاد انسجام كاربرد بيشتر دارند و در متون تاريخي عوامل پيوند زماني كارآمدترند.