شماره ركورد كنفرانس :
3993
عنوان مقاله :
بازنمود بحران هاي جهاني انسان معاصر در آينه ي مثنوي معنوي
پديدآورندگان :
فروزاني فرزانه استاديار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پيام نور استهبان دكتراي زبان وادبيات فارسي،عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور
كليدواژه :
مولوي , بحرانهاي جهاني , آموزههاي ديني وعرفاني
عنوان كنفرانس :
13th Gathering International Promote Language and Persian Literature
چكيده فارسي :
مولانا جلال الدين محمد بلخي از بزرگ مردان تاريخ ادبيّات اين كهن سرزمين است كه كتاب سترگ او شاه راهي براي رسيدن انسانهاي تمام اعصار به آرمان شهر سعادت است ؛ كتابي كه مرزهاي زمان ومكان را در نورديده وباژرفنايي به عظمت اقيانوس جان دروازههاي تعالي را گشوده است. او انسان به حقيقت رسيده اي است كه طعم درد بشري را چشيده وداروي درمانگر آن را در قاموس كلام معجزه آساي خويش ريخته است واين جان تشنه ي انسانيّت است كه بايد آن راجرعه جرعه بنوشد تا راز رسيدن ويكي شدن با درياي عشق ووارستگي را دريابد.مولانا در وراي كتاب خويش در هيات يك انسان چند بعدي متجلي ميشود كه ميتواند با نگاهي مو شكافانه همه ي پرسشهاي بي پاسخ در حوزه ي ارتباط انسان با خود وخداي خود همچنين ديگر انسانها ونيز جهان پيرامون اورا بيان كند واين توانمندي او چيزي نيست جزرسيدن به شناخت ومعرفت جاودان كه از خود شناسي آغاز ميشود وبه خدا شناسي ونيل به ساحات نوراني وصال به معبود يگانه ميانجامد. بنابراين با توجه به جامعيّت آثار اين حكيم فرزانه برآن شديم تا در اين مقاله به بررسي وبازنمود بحرانهايي كه امروزه روح وجان اجتماع بشري را دست خوش دگرگوني وتلاطم كرده بپردازيم وهمچنين برخي از راه كارها وپيامهاي جهاني مولانا را كه فراروي انسان قرار داده است بيان كنيم. اين مقاله به شيوه ي توصيفي- تحليلي به بررسي اين مباحث در دفتر دوم مثنوي ميپردازد. حاصل اين جستار نشان ميدهد كه مولانا در اين بخش به بحرانهايي همچون خداناباوري، خودناشناسي ومعنويت گريزي، شكاكيت، بيگانگي وتنهايي، احساسات گرايي تبعيت از انديشههاي غالب وتقليد پرداخته است وبراي برخي از اين دردها وبحرانها پيامي درمانگر داده است.