شماره ركورد كنفرانس :
4010
عنوان مقاله :
مناسب سازي محيط زندگي و مسكن با اقليم و جغرافياي منطقه
پديدآورندگان :
رياحي زاده مجيد majid.riahizadeh@gmail.com دانشجو: دكتراي معماري نام دانشكده : معماري و شهرسازي، دانشگاه آزاد واحد تهران مركز
كليدواژه :
انرژي فسيلي , آلودگي محيط زيست , تكنسين
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي معماري و شهرسازي، از نظريه تا عمل
چكيده فارسي :
مسكن تنها به ساختمان مسكوني ختم نميشود بلكه شامل ساختمانهاي آموزشي و درماني و اداري نيز ميباشد. به همين دليل تمام ارگانها و نهادها نياز مبرم به ساختمان دارند. درتاسيس يك ساختمان نياز به همكاري مهندس عمران و معمار و تكنسين ساختمان و حتي مهندس برق و تاسيسات نيز ميباشد به همين دليل رشته عمران و معماري مرتبط با تمام رشتهها ميباشد.
موضوع اقليم و معماري يكي از موضوعات بسيار جالب در مطالعات مربوط به نقش عوامل آب و هوايي بر مسكن و كلاً فضاي زندگي است. اثر عوامل آب و هوايي بر شكل گيري محيط مسكوني از ديرباز معمول بوده است و معماران از گذشتههاي دور نقش و تأثير اين عوامل را ميدانستهاند و در ساخت خانهها بدان توجه داشتهاند . يكي از زمينههاي مهم مصرف انرژي در هر كشوري در ساختمانها و مساكن ميباشد. بطوري كه 30 تا 35 درصد از كل انرژي مصرفي هر كشوري به امر سرمايش و گرمايش خانهها اختصاص دارد. امروزه مصرف زياد انرژيهاي فسيلي مشكلات فراواني را مخصوصاً در مورد آلودگي محيط زيست به همراه دارد.
بنابراين جستجوي راه حلهاي گوناگون براي كاهش مصرف انرژيهاي فسيلي بايد در رأس برنامههاي كشورها قرار گيرد . يكي از موارد مهم صرفه جوئي در مصرف انرژي، كاهش مصرف آن در ساختمانها ميباشد ، بطوري كه در صورت توجه به عناصر اقليمي در ساختمانها، متناسب با اقليم مناطق مختلف مقدار زيادي از مصرف انرژي كاسته خواهد شد. توجه به عناصر اقليمي مانند )تابش، دما، نوسان دما ، باد و…( در احداث ساختمانها از موضوعات مهم مورد توجه در اين تحقيق است. در نهايت انسان، بعنوان خالق فرهنگ، علاقه ويژه و رابطه تنگاتنگي با مخلوق خوددارد؛ باتمام وجود به آن عشق ميورزد و با كمال ميل و خرسندي همه چيز خود را در راه رشد، تعالي و بالندگي اش نثار و قرباني ميكند و تمام نيرو و تدبير خود را براي جلوگيري از انحطاط و سقوطش بكار ميگيرد . انسان، فرهنگ را ميآفريند و فرهنگ به انسان پروبال انساني ميبخشد و وجودش را پربار و هرچه انساني تر و متعالي تر ميسازد و لذا انسان بدون فرهنگ موجودي ما قبل انساني، و از هر جهت فقير، ناتوان و بي ريشه بشمار ميآيد. و درست به همين جهت است كه ميگويند : “ انسان موجودي فرهنگي است و فرهنگ، خاص انسان است.