بررسي تأثير روان شناختي فصل‌ها بر آفرينش هنري اخوان ثالث

انديشمندان و اديبان زيادي در طول تاريخ با رويكردهاي مختلف به تحليل و تأويل آثار شعرا و نويسندگان پرداخته اند، كه به اين سبب روش هاي مختلف نقد ادبي براي تحليل محتوا و دست يافتن به جنبه هاي پنهان و مغفول آثار ارزشمند ادبي به وجود آمده است. در اين بين، با كمي ژرف نگري مي توان ردپاي تغيير فصل‌ها را در آثار شعرا و نويسندگان و هنرمندان پيدا كرد. مهدي اخوان ثالث يكي از شاعران برجستة معاصر است كه تغيير فصل‌ها و عناصر مرتبط با آنها تأثير روان‌شناختي و عاطفي ويژه‌اي در آثار او دارد. بر همين اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير روان شناختي فصول سال بر آفرينش هنري مهدي اخوان ثالث انجام پذيرفته است. اين پژوهش به ما اين امكان را مي دهد تا از منظر روانشناختي به تحليل محتواي اشعار اخوان ثالث بپردازيم و هر چه بيشتر به انديشه و جهان عاطفي او پي ببريم تا درك صحيح تري از آثار او به دست بياوريم. مطالعه دقيق آثار اخوان ثالث نشان مي‌دهد كه تأثير فصول سال و عوامل وابسته به آنها نظير رنگ هاي مختلف، گرمي و سردي و ... در خلاقيت اين شعرا تجلي بسيار گسترده اي دارد. پژوهش حاضر نتايج قابل توجهي در باب بسامد استفاده از فصول مختلف در آثار اخوان، ميزان ارتباط بين ناخودآگاه شاعر و تأثيرپذيري اش از گردش طبيعت و تأثير نگرش شاعر به طبيعت و جهان‌بيني كلي او در بازآفريني جلوه‌هاي فصل‌ها ارائه مي‌نمايد.