اولتراسونوگرافي دوبعدي و داپلر رنگي پيوند غضروف گوش در نقيصه تجربي استخوان زند زبرين در بز

هدف: هدف از اين مطالعه بررسي روند ترميم و تشكيل عروق خوني با استفاده از مواد پركننده از نوع اتوگرافت در شكستگي هايي كه منجر به ايجاد نقيصه و جدا شدن دو طرف استخوان شكسته مي شود، مي باشد. با توجه به اينكه ايجاد گپ مي تواند روند ترميم و تشكيل كالوس استخواني را به تأخير بياندازد لذا بر اساس اين مطالعه مي توان مدت زمان تأخير را در مقايسه با زماني كه از مواد پركننده استفاده مي شود به دست آورد. طرح مطالعه: مطالعه تجربي. حيوانات: اين مطالعه بر روي شش بز نر سالم با وزن 40 تا 45 كيلوگرم انجام شد. بزها به دو گروه سه رأسي تقسيم شدند. روش كار: در گروه اول يا همان گروه شاهد، نقيصه اي به طول3 سانتيمتر در استخوان زند زبرين ايجاد شد و سپس به وسيله پلاتين چهار پيچ در جاي خود تثبيت گرديد. در گروه دوم يا همان گروه آزمايش نقيصه اي به طول 3 سانتيمتر در استخوان زند زبرين ايجاد شد و با غضروف گوش همان حيوان پر شد و به وسيله پلاتين چهار پيچ در جاي خود تثبيت گرديد. سپس در روزهاي صفر، 15، 30 و 60 اولتراسونوگرافي دوبعدي و داپلررنگي با دستگاه اولتراسونوگرافي مدل تيتان جهت بررسي روند ترميم انجام گرديد. نتايج: درطي انجام اولتراسونوگرافي دوبعدي مشخص گرديد كه نقيصه ايجاد شده در گروه شاهد در روز 60 به صورت كامل پر نشده است.در حاليكه در گروه آزمايش كالوس استخواني در روز 30 به طور كامل نقيصه ايجاد شده را پر كرده است. همچنين در طي انجام داپلررنگي مشخص گرديد كه شبكه مويرگي در روز 30 در گروه شاهد تشكيل شده است اما در گروه آزمايش شبكه مويرگي در روز 15 تشكيل شده است. نتيجه گيري و كاربرد باليني: از نتايج حاصل از اين مطالعه مي توان گفت كه غضروف گوش مي تواند به عنوان يك پركننده مناسب درجاهايي كه استخوان در اثر شكستگي يا به علت ديگري از بين رفته باشد، نقش مهمي را ايفا كند.