تحليل و آسيب شناسي نظريه هاي رايج: نگاهي نقادانه به اثرات فلسفه ليبراليسم در پرستاري

ليبراليسم به عنوان رويكرد فلسفي حاكم در غرب، بر روي حرفه پرستاري نيز مانند ديگر شئون زندگي جوامع غربي بيشترين تاثير را داشته است. اگر چه شايد مستقيما از فلسفه ليبراليسم در تئوري هاي پرستاري نام برده نشده است، ولي فلسفه هاي بوجود آمده از آن مانند فمنيسم و پراگماتيسم تاثير غير قابل انكاري در پرستاري دارند. اصولي مانند منحصر بفردي و مساوات بشر كه در ابتدا جزئي جدايي ناپذير از پرستاري به نظر مي رسيدند در حال حاضر براي پرستاري دردسر ساز شده اند. توجه به اقتصاد بازار آزاد در پرستاري و آزادي فردي و تقدم آن بر مصلحت جامعه سبب شده تا جوامع غربي عملا براي انسان هاي با ضريب هوشي كم و حتي متوسط ديگر جايي براي زندگي مطلوب نباشد. در حرفه پرستاري براي ارائه خدمات مراقبتي و بهداشتي با بحراني روبرو شده ايم كه چگونه مي توان بر اساس اصل فرد گرايي به سلامت جامعه دست يافت. در حاليكه بايد مصلحت فرد را بر جمع مقدم دانست. اين همه تناقض در اصول ليبراليسم در پرستاري براي مجريان حرفه گيج كننده شده است و آنان را به فكر طراحي و معماري بناي جديدي انداخته است. حال زمان آن است تا با طراحي بنايي نوين بر اساس اصول اسلامي چشم جهانيان را به سوي اين دين الهي و معرفت بي انتها كه مستقيماً از جانب خداوند به ما ارزاني شده است باز كنيم و با شناخت دقيق و واقعي پرستاري در اسلام بتوانيم به حرفه پرستاري شكل و معماري جديدي بدهيم. هر چند ممكن است در بعد عملكرد، شباهت هاي زيادي در پرستاري بر اساس ايدئولوژي ليبراليسمي و اسلامي ديده شود؛ اما مسلماً تفاوت هاي آشكاري نيز وجود دارد.