بررسي عوامل موثر بر استقرار مديريت دانش در كارگاههاي قاليبافي ايران (مطالعه موردي: كارگاههاي قالي بافي استان گيلان )

Investigating Factors Affecting Knowledge Management in Carpet Workshops in Iran

اين تحقيق به دنبال بررسي رابطه بين عوامل موثر بر مديريت دانش دركارگاههاي قالي بافي ايران بر اساس مدل هفت سي ميباشد. روش تحقيق مورد استفاده در اين تحقيق توصيفي از نوع 46 همبستگي است و همچنين به لحاظ هدف نيز كاربردي ميباشد. جامعه آماري اين تحقيق كه در زمينه فرش دستباف شناسايي شده كه براساس 95 كارگاه متمركز و غيرمتمركز در سال نفر انتخاب شدند. با استفاده از روش 40جدول مورگان به طور نمونه هاي تجزيه و تحليل استنباطي آزمون هاي آماري مرتبط با فرضيه ها انجام شده كه با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون ميزان ارتباط هفت مولفه مورد نظر در مدل هفت سي بهعنوان متغيرهاي مستقل بر مديريت دانش به عنوان متغير وابسته ارزيابي شد و در نهايت محقق پس از تجزيه و تحليل نهايي استخراج شده از پرسشنامه به اين نتيجه رسيد كه به ترتيب بين متغيرهاي صرف كردن، همكاري، خلق، بسط و تسهيم دانش، مقيد كردن، مبادله و متغير فرهنگ، بيشترين رابطه معنيداري استقرار مديريت دانش بين توليد كنندگان فرش دستباف را داشته، كه براين اساس نتايج در قالب الگوي نهايي ارائه گرديد .

This research seeks to investigate the relationship between the factors affecting knowledge management in Iranian carpet weaving workshop based on the seven seventh model.The research method used in this research is descriptive correlation and is also applicable in terms purpose. The statistical population of this study was 46 specialized and incomplete workshops in the field of handmade carpets, which were selected on the basis of the Morgan table for 40 individuals. Using inferential analysis methods, statistical tests related to hypotheses have been performed. Using Pearson correlation coefficient, the relationship between the seven components considered in the seven-seventh model as independent variables on knowledge management as an associated variable was evaluated. Finally, the researcher, after the final analysis, extracted from the questionnaire, concluded that among the variables of spending, cooperation, creation, extension and sharing of knowledge, binding, exchange and cultural variability, the most significant relationship was the establishment of knowledge management between Manufacturers of handmade carpets, in which the results were presented in the form of a final pattern.