بررسي ساختاري الهي نامه عطار نيشابوري از ديدگاه ميني ماليستي با تكيه بر الگوي لباو و والتسكي

ميني ماليسم در داستان نويسي يا به تعبيري نگارش و خلقshort short stories فرزند طبيعي و مورد انتظار و گريز ناپذير زمان معاصر است.اين گونه ادبي در طول سال هاي اخير دستخوش تغييراتي مهم بوده است.پيشينه شكل گيري اين نوع ادبي را عموما به غرب نسبت داده اند ولي در ادبيات غني كلاسيك فارسي، چه نثر و چه نظم، حكايت ها و داستان هاي فراواني وجود دارد كه از جهاتي قابل انطباق با خصوصيات داستان هاي ميني ماليستي است.هدف از اين پژوهش، بررسي چارچوب ساختار داستان هاي ميني مال و انطباق آن با الگوي لباو در الهي نامه عطار نيشابوري شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم هجري است. نتيجه اين بررسي نشان مي دهد كه بسياري از حكايت هاي كوتاه الهي نامه با توجه به برخورداري از حجم و طرح ساده، سادگي زبان، عنصر گفت و گو، پيرنگ ساده، شخصيتهاي محدود و محدوديت زمان و مكان، در زمره داستان هاي ميني ماليستي قرار مي گيرند و از نظر ساختاري با زير بخش هاي عمده الگوي ساختارگراي داستان نويسي لباو و والتسكي كه شامل مقدمه، روند و پايان بندي است، انطباق دارند.