شماره ركورد كنفرانس :
4027
عنوان مقاله :
نگاهي سبك شناسانه به انسان انگاري در منظومه مصيبت نامه عطّار (مطابق با نظريه فرماليست هاي روسي)
پديدآورندگان :
علي زاده بيگديلو منصور دانشگاه محقق اردبيلي
كليدواژه :
عطار , مصيبت نامه , هنجارگريزي , سبك شناسي , تشخيص
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش بين المللي زبان فارسي و انديشه ايراني- اسلامي درباره فريد الدين عطار نيشابوري: زندگي، آثار و افكار
چكيده فارسي :
برجسته سازي به كارگيري شيوه اي است كه به نوعي به زبان تشخص مي دهد. قاعده افزايي و هنجارگريزي از عوامل اصلي برجسته سازي در شعر به شمار مي رود. سبك شناسان معتقدند كه «نگرش خاص» شاعر منجر به «گزينش خاصي» از زبان و صنايع ادبي مي شود؛اين «گزينش»، فرم خاصي به اثر مي دهد كه در مقايسه با آثار ديگران كه با نگرش هاي متفاوت شكل گرفته اند قابل تمييز هستند. «نگرش» و به تبع آن «گزينش»، زبان را از چارچوب عادي آن، خارج مي كند و به نوعي آشنايي زدايي مي انجامد كه از آن در مباحث سبك شناسي جديد تعبير به «عدول از هنجار» يا «هنجارگريزي» مي شود.جهان بيني عرفاني عطار در ذي شعور دانستن همه موجودات هستي نيز منجر به نوعي از هنجارگريزي معنايي يعني تشخيص شده است. عطار در مصيبت نامه خود در سه نوع به انسان انگاري موجودات غير ذي شعور اقدام كرده است.نوع اول نمونه هاييست كه ما آن را مفردات ناميده ايم و عمدتا نمونه هاي تشخيص در آثار ديگر شاعران نيز از همين صنف است، اين نوع از تشخيص در يك واژه نمايان مي شود. نوع دوم شامل نمونه هايي مي شود كه برخي از حكايات به شكلي تمثيلي بر پايه آن ها شكل گرفته اند. نوع سوم مواردي هستند كه در 26 مقاله مصيبت نامه به شكلي ساختمند سالك در آن ها عناصر غير ذي شعوري را مورد خطاب قرار داده است. در مجموع و با توجه به بسامد بالاي تشخيص در اين اثر، انسان انگاري از مختصات سبك شخصي عطار در مصيبت نامه به شمار مي رود.