شماره ركورد كنفرانس :
4030
عنوان مقاله :
بينامتنيت منظومه ي جمشيد و خورشيد سلمان ساوجي از منظر تاريخ گرايي عرفاني
پديدآورندگان :
عليمي ماندانا mandana_alimi@yahoo.com استاديار زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد آزادشهر؛ , رجبلو زهرا دانشجوي كارشناسي ارشد، موسسه‌ي آموزش عالي گلستان
تعداد صفحه :
1
كليدواژه :
بينامتنيت , جمشيد و خورشيد , سلمان ساوجي , سمبوليسم عرفاني , تاريخ گرايي
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي روايت و انواع ادبي (Narrative Across Literary Genres)
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
در تاريخ ادبيات ايران، آثاري به مقتضيات فكري و فرهنگي زمانه به وجود آمده است كه مي توانند با رويكردي تاريخي-عرفاني ضمن اشاره به روانشناسي فردي و اجتماعي آن عصر، حلقه هايي از جريان شناسي ادبي- عرفاني در تكميل نگرش ساختارگرايي باشد؛ اين پژوهش به كمك نشانه هاي بينامتنيت و چهارچوب نظري «تاريخ گرايي عرفاني» كوشيده است با ردگيري نشانه هاي درون متني و برون متني – برخلاف باورهاي عمومي- عرفاني بودن منظومه ي جمشيد و خورشيد را اثبات كند. مطابق دستاوردهاي تحقيق از دو منظر ميتوان به اثبات فرضيه ي عرفاني بودن متن جمشيد و خورشيد پرداخت: نخست رمزگشايي از شالوده ي بينامتني اثر كه با وجود پيوندي ديالكتيك (گفتگومدارانه) اين منظومه با اسطوره هاي حماسي ايران باستان و تقليد از زمينه ي غنايي و شگردهاي روايي به ويژه هفت پيكر نظامي، از ساختار و شگردهاي رمزي عرفاني داستانهاي سهروردي؛ مثل عقل سرخ، سير العباد سنايي، داستان «قلعه ي ذات الصور» و «جدال چينيان» در مثنوي مولانا رنگ و بويي عرفاني دارد. دوم، از رهگذر تاريخ گرايي عرفاني در هشت بهشت، هماي و همايون، يوسف و زليخا و فرهاد و شيرين ياد ميشود. بنابراين منظومه ي جمشيد و خورشيد در بيان نظريه هاي عمومي جامعه و حتي در پژوهش هاي علمي، اثري ناشناخته و غريب است و بيشك اين غفلت تاريخي و پرسش برانگيز، بر ضرورت بازخواني عميق اين اثر مي افزايد و با تحليل اثر از ژرف ساخت اين منظومه ي صوفي گرايانه ي قرن هشتم پرده ميگشايد و در گفتگو با ساخت غالب فكري و فرهنگي قرن هشتم يعني عرفان گرايي، آفريده شده است.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت