شماره ركورد كنفرانس :
4030
عنوان مقاله :
سازوكار ارتباطي روايت نقلي/محاكاتي در ديوار چهارم اثر اميررضا كوهستاني
پديدآورندگان :
شهبازي رامتين shahbazi.ramtin@gmail.com دانشجوي دكتري فلسفه هنر، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي؛
كليدواژه :
روايت نقلي , محاكات , كنشگر , راوي , ژپ لينت ولت , ديوار چهارم.
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي روايت و انواع ادبي (Narrative Across Literary Genres)
چكيده فارسي :
قصه ها در روايتي سامان مي گيرند. اين نظام هاي روايتي، در طول ساليان اخير، به يكي از مهم-ترين ابزارهاي شناسايي گفتمان هاي بشري تبديل شده اند. سازوكار اين نظام ها در حوزه هاي گوناگون هنري با يكديگر متفاوت است. در حوزه ادبيات نمايشي به دليل وابستگي با هنر اجرا اين نكته با چالش هاي گوناگوني روبه رو بوده تا آنجا كه امكان روايت شناسي در هنر تئاتر با ترديد مواجه ميشود. اما در طول دوران شكل گيري هنر تئاتر و ادبيات نمايشي به مثابه زيرمجموعه¬اي از آن، امكان چگونگي بازنمايي با تلقيات گوناگوني روبه¬رو بوده است. افلاطون اعتقاد به بازنمايي براساس «نقل» دارد و آن را جايز ميشمارد و «محاكات» را رد ميكند و از سوي ديگر ارسطو بازنمايي را تقليد خوانده و بر وجه محاكاتي آن تاكيد ميكند. اما در برخي آئين هاي نمايشي همچون هنر نقالي ايراني و هنر پرده خواني اين دو شكل بازنمايي با يكديگر آميخته شده و شيوه¬اي جديد را در روايت پديد مي آورند. شيوه اي كه ميتواند بر اساس همگرايي و واگرايي دو عنصر «راوي» و «كنش¬گر» امكان تأثيرگذاري بيشتري را بر مخاطب خود فراهم آورد. همين امكان از سوي ديگر مرزهاي تعريف شده و قطعي زمان و مكان در روايت را نيز دست خوش «تخيل» كرده و امكان تازه اي را براي درك قصه پديد مي آورد. شيوه روايت نقلي/محاكاتي در طول تطور خود تنها محدود به آئين هاي نمايشي باقي نمانده و امروز در آثار مدرن نيز از آن بهره ميبرند، كه ميتواند به مثابه شيوه اي از نقالي مدرن آن را مورد مداقه قرار داد. يكي از اين آثار كه در سال هاي اخير چنين استفاده اي از حوزه روايت كرده نمايشنامه ديوار چهارم اثر اميررضا كوهستاني است. كوهستاني دو شخصيت زن و مرد خود را در بستر روايتي قرار ميدهد كه بنابر اقتضائات روايتي گاهي به شيوه¬ي محاكاتي و گاه نقلي اجراي خود را روايت كنند. مقاله ي حاضر با اشاره به آراي ژپ لينت ولت در مواجهه با كنش گر دنياي داستان همسان و كنش گر دنياي داستان ناهمسان بررسي ميكند كه شيوه روايتي نقلي/محاكاتي چگونه امكان بياني خود را نسبت به ساير شيوه هاي روايت در ادبيات نمايشي گسترش مي¬دهد؟