شماره ركورد كنفرانس :
4030
عنوان مقاله :
چيستي روايت شناسي و تاريخ نگاري و اعتبار تاريخ نگاري هاي رسمي
پديدآورندگان :
مرادي نرگس nmoradi2525@gmail.com دانش¬آموختهي كارشناسي ارشد مترجمي زبان انگليسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد پرند؛ , فتاحي پور مجيد استاديار دانشگاه آزاد اسلامي واحد پرند , نيامي مريم استاديار دانشگاه آزاد اسلامي واحد پرند
كليدواژه :
روايت شناسي , تاريخ نگاري , تاريخ نگاري رسمي.
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي روايت و انواع ادبي (Narrative Across Literary Genres)
چكيده فارسي :
از تقسيم بندي هاي مهم نقد ادبي ميتوان به روايت شناسي اشاره كرد كه در اصل تحقيق در زمينه دستور زبان حاكم بر روايتها است و اغلب روايتها به صورت داستاني ميباشد. اين حيطه از دانش الگويي نظري و كاربردي براي تجزيه و تحليل انواع روايتها به وجود مي آورد. در حوزه روايت شناسي، زبان همانند نقال جهان است و خالق اين دنياي داستاني كه بي شباهت به جهان واقعي نيست ذهن نويسنده است. اصول حاكم بر روايتها را نظريهي روايت و شيوه تجزيه و تحليل يا داستان روايتي ناميده اند. يكي از مهمترين، كهنترين و رايجترين گونه هاي وصف و ثبت وجوه گوناگون حيات و اوضاع و احوال انسان در زمينهي سياست و اجتماع تاريخنگاري است. تاريخنگاري انواع گوناگون همچون تاريخنگاري اسلامي، تاريخنگاري يوناني و... را در بر ميگيرد كه بر اساس رويكرد و نوع شامل تاريخ شفاهي و تاريخ اجتماعي هم ميشود. براي اين منظور در اين مقاله كوشيدهايم تا به بررسي ارتباط، شباهتها و تفاوتهاي روايت شناسي و تاريخ نگاري و همچنين ويژگي هاي تاريخنگاري به همراه هدفها و جهتگيريهاي آن و نيز يكي از انواع تاريخ نگاري، كه تاريخ نگاري رسمي است و به منزله روايت حكومتي خاص از تاريخ است بپردازيم. تاريخنگاري رسمي از كهن ترين دوران تا عصرما تداوم يافته است. اين مقاله سر انجام با بيان كاستي هاي يكي از انواع تاريخ نگاري كه تاريخنگاري رسمي است، به اين نتيجه ميرسد كه تاريخ نگاري هاي رسمي به علت يك مجموعه جهتگيري هاي ويژه نميتواند واقعيت اجتماع را منعكس كند.