و رشد فرهنگي، لازمه مديريت شايسته

نظر به اينكه جوامع امروزي در سراسر جهان داراي تنوع فرهنگي مي باشند، ارتباطات مؤثر، كار كردن افراد با يكديگر، گوش دادن به هر عضو، توجه كردن به كليه نظرات، تواضع و احترام به يكديگر، هميشه يك چالش بوده است در واقع تنوع فرهنگي يكي از مشخصه هاي گروه هاي مختلف كاري و شامل كليه مواردي است كه از يك گروه با يكديگر متفاوتند. از جمله تفاوت در نشاط، جنس، سن و ديگر ويژگي هاي جامعه شناختي و نيز تفاوت در ارزش ها، توانايي ها، عملكرد سازماني و شخصت.شناخت، ارزش گذاشتن به حمايت از اين تفاوت ها مي تواند بهره وري هر فرد در محل كارش حداكثر نمايد. در عصر حاضر، طرح بحث هوش فرهنگي به ويژه طي يك دهه اخير را بايد ناشي از نيازهاي دانسته بود كه بشر امروزي با آن مواجه است. به اين قبيل نيازها شامل نيازهاي مختلف اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي در نظام جهاني است. به طور كلي توانايي فرد براي تطبيق با ارزش ها، سنت ها و آداب و رسوم متفاوت از آنچه به آن ها عادت كرده است و كاركردن در يك محيط متفاوت فرهنگي و نيز امكان شناخت و تعامل مؤثر، معرف هوش فرهنگي است. با توجه به اينكه ايران كشوري متشكل از فرهنگ و خرده فرهنگ هاي متعدد با زبان، دين، مذهب،هنجار و اصول متفاوت است.طرح بوش فرهنگي و نحوه استفاده از آن در حوزه مديريت مي تواند جالب توجه باشد. بر اساس نتايج به دست آمده چنين استنباط بودند كه اطلاعات و انگيزه مديران ايراني با تعاملات بين المللي جهت آشنايي با ساير فرهنگ ها تقريباً متناسب است بر اين نكته كه چرا در مرحله عمل ضعف بيشتري را نشان مي دهند، راه را براي انجام تحقيقات دامنه دار تر در اين حوزه باز مي كند. هدف اصلي اين مقاله معرفي هوش فرهنگي به عنوان شايستگي جديدي براي مديران پروژه هاي ساخت در ايران است.