شماره ركورد كنفرانس :
4037
عنوان مقاله :
تحليل و تبيين حيطههاي شناختي، عاطفي سئوالات امتحان نهايي تاريخ بر اساس طبقهبندي بلوم و تاثير آن بر فهم و علاقه دانش آموزان از تاريخ؛ مطالعه موردي سال 1394
پديدآورندگان :
دلير نيره n.dalir@ihcs.ac.ir استاديار پژوهشكده تاريخ، پژوهشگاه علوم انساتي ومطالعات فرهنگي، تهران، ايران؛
كليدواژه :
سئوالات نهايي , تاريخ ايران و جهان (2) , ارزشيابي , طبقهبندي بلوم , حيطههاي شناختي و عاطفي.
عنوان كنفرانس :
همايش آموزش تاريخ در مدارس
چكيده فارسي :
ارزشيابي هماهنگ و مجموعهاي در واقع يك فرايند نظام يافته است كه آگاهي و شناخت صحيحي را درباره موفقيت برنامه درسي به برنامهريزان، معلمان، دانش آموزان و والدين آنها ارائه ميدهد و كار معلم، دانش آموز و نظام آموزشي را توسط نظامي غير از معلم، ارزيابي مينمايد. صاحبنظران حوزه ارزشيابي معتقدند سيستم ارزشيابي ميتواند شيوه آموزش را تغيير دهد. در واقع ارزشيابي مشخص ميكند اهداف مورد نظر در حيطهها و سطوح مختلف يادگيري به چه ميزاني تحقق يافته يا اساسا قابل تحقق خواهد بود؟ . از اينرو، اين پژوهش در صدد است با بررسي سئوالات امتحان نهايي درس تاريخ ايران و جهان (2) به اين پرسش پاسخ دهد كه سئوالات امتحان نهايي سال 1394 در چه سطوحي از حيطه شناختي طراحي شده؟ و چه تاثيري در شيوه آموزش معلمان و فهم و علاقه دانش آموزان باقي خواهد گذارد؟ مدعاي پژوهش از اين قرار است كه سئوالات امتحان نهايي در پايينترين سطح حيطه شناختي يعني سطح دانش كه متكي بر حافظه است، تدوين شده و اين روند در سالهاي منتهي به سالتحصيلي 94 شدت يافته است. به تبع تنزل يادگيري در پايينترين سطح حيطه شناختي، حيطه عاطفي نيز در دانش آموزان يا اساسا شكل نخواهد گرفت يا اينكه بشدت دچار اختلال خواهد شد. از اينرو، تبعاتي همچون كاهش علاقه دانش آموزان به درس تاريخ، اختلال در رشد عاطفي دانش آموزان، بحران هويت ناشي از دلزدگي از تاريخ كشورشان، از ميان رفتن خلاقيت فكري و در نهايت نابودي سرمايههاي مادي و انساني را در برخواهد داشت.