شماره ركورد كنفرانس :
4039
عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي انواع فرايندهاي فرانقش تجربي و تأثير آن‌ها در مضمون و سبكِ حكايت‌هاي تفسير سورة يوسف و داستان‌هاي كشف‌الاسرار
پديدآورندگان :
ايشاني طاهره Tahereh.ishany@gmail.com استاديار زبان و ادبيان فارسي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي , رضائي لاكسار حسين hosseinrezaeilaksar@yahoo.com كارشناسي ارشد زبان‌شناسي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي (نويسندة مسئول)
تعداد صفحه :
22
كليدواژه :
دستور نقش‌گراي نظام‌مند , فرانقش تجربي , فرايند , تفسير سورة يوسف , كشف‌الاسرار.
سال انتشار :
1397
عنوان كنفرانس :
پنجمين همايش ملي متن پژوهي ادبي سبك شناسي، بلاغت، نقد ادبي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
فرانقش تجربي، يكي از فرانقش‌هاي مطرح در دستور نقش‌گراي نظام‌‎مند هليدي است كه به بازنمايي تجربه‌هاي انسان از جهان بيرون و درون مي‌پردازد و درواقع بيان‌گر محتواي گزاره‌اي بند است. محتواي گزاره‌اي همان كنش يا وضعيتي است كه به‌وسيلة فعل اصلي بيان مي‌شود كه در اين دستور به آن فرايند مي‌گويند. در مقالة حاضر كوشيده‌ايم تا با استفاده از روشي توصيفي-تحليلي و آماري با بررسي تطبيقي ميزان كاربرد انواع فرايندهاي مطرح در فرانقش تجربي ميان حكايت‌هاي تفسير سورة يوسف و كشف‌الاسرار، به شباهت‌ها و تفاوت‌هاي زباني و محتوايي اين دو اثر از اين منظر پي ببريم و نسبت آن‌ها را به يك‌ديگر بسنجيم. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان مي‌دهد كه علي‌رغم تفاوت‌هاي معني‌دار سبك نگارش دو پيكره، تفاوت قابل ملاحظه‌اي در كاربرد انواع فرايندهاي اصلي و زيرگروه‌هاي آن‌ها مشاهده نمي‌شود. با توجه به موضوع مشترك دو كتاب (تفسير قرآن) به نظر مي‌رسد اين امر حاكي از اين است كه ميزان استفاده از انواع فرايندهاي مختلف بيش‌تر به محتوا و مضمون دو اثر وابسته است تا سبك نگارش و ويژگي‌هاي زباني آن‌ها. بنابراين، مي‌توان گفت فرانقش تجربي، دست كم در چنين متوني، بيش‌تر به كار تعيين محتواي اثر و ديدگاه نويسنده مي‌آيد تا تعيين سبك نگارش و ويژگي‌هاي زباني. زيرا با وجود رابطة نزديكي كه ميان «مضمون» اثر و گزينش انواع فرايندها وجود دارد، رابطه‌اي ميان «سبك نگارش» و گزينش فرايندهاي گونان، دست كم در پيكرة مورد بررسي ما، وجود ندارد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت