شماره ركورد كنفرانس :
4039
عنوان مقاله :
بررسي نگاه نقّادانۀ تذكرهنگاران بر آثار شاعران
پديدآورندگان :
حسينيبيدگلي سيّدمرتضي AZMOON.OLY@GMAIL.COM دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي گرايش غنايي دانشگاه آزاد ورامين- پيشوا
كليدواژه :
نقد تذكرهنگاران , تذكرههاي عمومي , تذكره نويسي , تذكرههاي شاخص
عنوان كنفرانس :
پنجمين همايش ملي متن پژوهي ادبي سبك شناسي، بلاغت، نقد ادبي
چكيده فارسي :
زبان و كلام نقد در تذكرههاي عصر مغول و تيموري ابتدايي و ساده است كه اين امر برگرفته از عواملي مانند تاثير محيط و روزگار برمؤلّف و عدم تجربه در فنّ نقادي در تذكرهنويسي است. برخي تذكرهنويسان در عصر صفويّه با مطالعۀ اشعار متقدّمين و متأخّرين، تدريجاً به قوۀ تميز شعر خوب از بد دست يافته و اسلوب سخنوران را در به كارگيري واژگان درست و نادرست و طرز بيان غلط و صحيح را تشخيص دادند اما نه به طريقۀ علمي و استدلالي بلكه از روي ذوق و سليقه. در عصرافشاريّه و زنديّه با تشكيل انجمنهاي ادبي زمينههاي تتبّع و تحقيق در شعر قدما فراهم شد. بعضي از تذكرهنويسان با كنكاش و مطالعۀ مستمر در ديوان متقدّمين به ملكۀ نقد دست يافتند آنان با صراحت و خشونت هر چه تمامتر شعري را ردّ يا قبول ميكردند. اين موضوع نشانهاي كم نظير از تهوّر در باب نقادّي تذكرهنويسان است. درعصر قاجاريّه گوهر نقد به ابتذال كشيده شد. انجمن خاقان در دربار شكل گرفت. شعراي درباري مجدداٌ به تمجيد سلاطين و اطرافيان پرداختند و تذكرهنويسان كه از وابستگان به دربار بودند به كلّيگويي و لفّاظي در تراجم و احوال شعرا پرداختند. تملّق و چاپلوسي در باب شعراي نزديك، و حسادت نسبت به شعراي دور نقّادي در تذكرهها را تا پنچ شش قرن به قهقرا كشانيد.