بررسي ويژگي هاي ناتوراليستي در داستان كوتاه « انتري كه لوطيش مرده بود » اثر صادق چوبك

آن چه در اين مقاله مورد بحث و بررسي قرار گرفته تأثير مكتب اروپايي «ناتوراليسم» بر داستان كوتاه « انتري كه لوطيش مرده بود» از آثار يكي از پيشگامان ادب فارسي معاصر «صادق چوبك» است كه كمابيش با نمودهاي خاصّي معرّفي شده است. «ناتوراليسم»‌‌،شكل افراطي «ر‌‌‌َّئاليسم»شمرده مي شود،اين مكتب ادبي نظريّه اي است كه كردار و گرايش و انديشه را زاييده ي غرايز و اميال طبيعي مي داند و به هيچ رويداد يا پديده ي فوق طبيعي باور ندارد. «ناتوراليسم»در ادبيات بر جنبه هاي توارث محيط و مشاهده ي زندگي به دور از آرمان گرايي تأكيد مي ورزد و در اين راه به ترسيم جزئيّات ولو زشت و ناخوشايند مي پردازد. چوبك در آثارش تلاش خود را براي تجسّم بخشيدن به پليدي ها،خشونت ها،پلشتي هاي اجتماع و سرنوشت شوم انسان هاي تيره بخت به كار مي گيرد.با توجّه به اين كه تمامي ويژگي هاي مكتب «ناتوراليسم»در داستان هاي گوناگون چوبك به گونه اي خود را نمايان مي سازد،امّا بايداين نكته را در نظرداشت كه هيچ اثرداستاني را نمي توان يافت كه تمام ويژگي هاي يك مكتب ادبي،درآن مشهود باشد. مهم ترين ويژگي هاي« ناتوراليستي»آثارچوبك عبارتند از: توصيف فقر و فلاكت موجود در جامعه،توصيف صحنه هاي زشت و مشمئزكننده،مخالفت با قراردادهاي اخلاقي و باورهاي مذهبي،نفي خرافات و مقابله با عقايد سطحي و عوامانه ، توجّه به علم فيزيولوژي و بسامد توصيف ويژگي هاي جسماني،توجّه به غرايز حيواني و انگيزه هاي شهواني،تأثير محيط و لحظه در اعمال شخصّيت هاي داستان و اعتقاد به سرنوشت محتوم. در اين پژوهش ابتدا سير مكتب «ناتوراليسم» به شكل گذرا در اروپا معرّفي ؛سپس، با نگرشي كوتاه بر زندگي « صادق چوبك »و بيان خلاصه اي از داستان كوتاه « انتري كه لوطيش مرده بود » به نشانه ها و ويژگي هاي مكتب «ناتوراليسم» پرداخته ايم.