شماره ركورد كنفرانس :
4039
عنوان مقاله :
نقش عوامل گفتماني در تبليغ سليمان نبي عليه¬السلام (داستان هدهد و ملكۀ سبا)
پديدآورندگان :
پراندوجي نعيمه n_parandavaji@yahoo.com استاديار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه كوثر بجنورد.
كليدواژه :
عوامل گفتمان , كنشگرها , نشانهـ معناشناسي , حضرت سليمان , ملكه سبا
عنوان كنفرانس :
پنجمين همايش ملي متن پژوهي ادبي سبك شناسي، بلاغت، نقد ادبي
چكيده فارسي :
از رويكردهاي نوين روايت¬شناسي ساختگرا، نشانه ـ معناشناسي ساختارهاي داستاني است كه چگونگي كاركرد، توليد و دريافت معنا را در نظام¬هاي گفتماني بررسي مي¬كند. يكي از الگوهاي اين رويكرد در تحليل متون ادبي، الگوي عوامل گفتماني گريماس است كه از روش¬هاي نوين تحليل روايت و سبك داستان به شمار مي¬رود. اين الگو به بررسي شخصيت¬هاي داستان و روابط آنها ميپردازد و شخصيتهاي داستان را بر اساس شش نقش اصليِ كنش¬گزار، كنش¬پذير، كنشگر، هدف، كنش¬يار و ضدكنشگر بازيابي مي¬كند. مقالهي حاضر با روش توصيفي ـ تحليلي بر اساس الگوي كنشگران گريماس به مطالعهي داستان حضرت سليمان (ع) و ماجراي ايمان آوردن ملكهي سبا در قرآن ميپردازد. هدف از انجام تحقيق حاضر، خوانش داستانهاي قرآن بر اساس نظريات معاصر روايتشناسي است. سؤال اصلي پژوهش اين است كه عوامل گفتماني يا كنشگرها چگونه در داستان بهكار رفتهاند؟ يافتههاي تحقيق نشان ميدهد كه در داستان «حضرت سليمان (ع)» به وضوح مي¬توان هر شش عامل گفتماني را مشاهده كرد. كنشگزار دعوت به ايمان و يكتاپرستي است.حضرت سليمان (ع) در نقش كنشگر اصلي وظيفه خود را انجام مي¬دهد تا به هدف و تغيير معناي شرك مي¬رسد. كنشيارها ـ هدهد و كارگزاران حكومتي سليمان هستند. ضدكنشگر، سپاهيان بلقيس و كنشپذير هم ملكهي سباست. شئ ارزشي نيز گسترش ايمان و يكتاپرستي در سرزمين يمن است.