شماره ركورد كنفرانس :
4039
عنوان مقاله :
بررسي درونمايه و سبك شناسي سوگ سرودهاي ادب فارسي (از ابتدا تا آغاز قرن هشتم)
پديدآورندگان :
آرامفر مونا monaaramfar@yahoo.com دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه آزاد اسلامي ـ واحد ورامين
كليدواژه :
سوگ سرود , درونمايه , محور زباني , محور بلاغي , محور موسيقايي
عنوان كنفرانس :
پنجمين همايش ملي متن پژوهي ادبي سبك شناسي، بلاغت، نقد ادبي
چكيده فارسي :
از ديرباز سرودن مرثيه به هنگام از دست دادن عزيز و بزرگي، در بين ملل مختلف، رايج بوده است. سوگسرود و «مرثيه» به معناي گريستن بر مُرده همراه با ذكر خوبيهاي اوست. به شعرهايي با اين مضمون «ادبيات رثايي» گويند كه از انواع شعر غنايي به شمار ميرود. طبيعي است كه شاعران با دركي عميق و احساسي ژرف بهخوبي از عهدة بيان اين احساس تلخ و ناگوار و بازتاب آن برآمدهاند و مرثيههايي تأثيرگذار در سوگ عزيزان خويش سرودهاند. در حقيقت، مرثيه و سوگسرود، حاصل نگاهي هنرمندانه و شاعرانه به مسأله مرگ است. اما با چه سبك و معياري؟ درونماية و بُنماية ادبيات رثايي و سوگسرودها چيست و تحت تأثير چه عواملي شكل ميگيرد؟ بيترديد شيوة بيان اين فراق و فقدان و سوگ مرگ عزيزان تحت تأثير عوامل خاصي همچون ميزان دلبستگي شاعر به متوفّي، عوامل فرهنگي و شرايط اجتماعي و حتي سياسي است. بيشك آنچه در سخن ادبي در اولويّت قرار دارد، آفرينش ساختهاي متناسب ميان عناصر متن است. تناسبهاي آوايي (وزن، آهنگ قافيه، رديف، سجع، جناس)، تناسبهاي لفظي (آرايههاي بديعي) و تناسبهاي معنايي (تشبيه، استعاره، ايهام، پارادوكس و بُنمايه) براي متن ادبي، ارزش به شمار ميآيد. تاكنون اغلب پژوهشها حول محور سوگ سرودها توصيفي و آماري بوده است و مطالعه مدوّن و مستقل سبكي روي آنها صورت نگرفته است. به همين جهت در اين مقاله به بررسي محتوايي و همچنين سبكشناسي سوگسرودها از ابتدا تا آغاز قرن هشتم در سه محور زباني، بلاغي و موسيقايي با نگاهي فرماليستي مبتني بر روش «سبكشناسي متن بنياد» پرداخته شده است.