تاثير ميراگر تسليمي TADASدر سازه هاي فولادي كوتاه مرتبه دور از گسل

با توجه به استعداد لرزه خيزي بالاي ايران و عدم امكان پيش بيني زمان وقوع و پيشگيري از زمين لرزه بايستي با تمهيدات و رويكرد مناسب جه عملكرد مناسب سازه ها خطرپذيري حاصل از چنين حوادثي را كاهش داد. از يك نقطه نظر مي توان گفت طبيعت پيرامون ما همواره به سازه ها و ساختمان ها موجود انرژي تزريق نموده و مهندس محاسب مي بايد اين انرژي را به جهت حداقل آسيب پذيري ممكن مديريت نمايند. يكي از ابزارهاي كنترل رفتار سازه استفاده از ميراكننده ها است. ميراگرهاي تسليمي براي مستهلك كردن انرژي از سرعت و جابجايي نسبي طبقات قاب در سازه ها استفاده مي كنند، در اين مقاله يك مدل سازه اي دو طبقه شامل يك دهانه طراحي و در نرم افزار Sap مدلسازي شده است. و سپس همان سازه با درنظر گرفتن ميراگر TADAS در حوزه دور از گسل مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج نشان مي دهد كه وجود اين نوع ميراگر پاسخ هاي سازه شامل دريفت و برش طبقات را به ميزان قابل قبولي كاهش مي دهد.