بررسي اثر بخشي مشاوره گروهي مبتني بر روش پذيرش و تعهد بر تنظيم هيجان دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم فني و حرفه اي ناحيه 2 اصفهان

هدف: اين پژوهش با هدف بررسي اثر بخشي مشاوره گروهي مبتني بر روش پذيرش و تعهد بر تنظيم هيجان دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم فني و حرفه اي ناحيه 2 شهر اصفهان اجراشد. روش: اين مطالعه از نوع نيمه آزمايشي و با طرح پيش آزمون – پس آزمون با دو گروه آزمايش و كنترل مي باشد. جامعه آماري در اين پژوهش شامل 540 نفر دانش آموز دوره متوسطه دوم فني وحرفه اي دخترانه ناحيه 2 شهر اصفهان مي باشد . سال انجام اين پژوهش سال تحصيلي 95-1394 بود و تعداد نمونه بر اساس حجم جامعه در اين پژوهش شامل دوگروه 30نفره از دانش آموزان دوره متوسطه دوم فني وحرفه اي دخترانه ناحيه 2 شهر اصفهان داراي مشكل درتنظيم هيجان بودند كه به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و بطور تصادفي تعداد 15 نفر از دانش آموزان در گروه آزمايش و تعداد 15 نفر ديگر از دانش آموزان در گروه كنترل متغيرهاي وابسته قرار گرفتند. وسپس پيش آزمون برروي هردوگروه آزمايش وگواه اجرا شد. سپس اعضاگروه آزمايش طي هشت جلسه دوساعته،هفته اي يكباردرمعرض آموزش مشاوره گروهي مبتني بر روش پذيرش وتعهدقرار گرفتند ودرآخرجلسات پس آزمون روي دوگروه آزمايش وگواه اجراگشت.ابزار پژوهش پرسشنامه دشواري در تنظيم هيجاني گرتز و روئمر بود. يافته ها: نتايج حاصل از تحليل كوواريانس نشان داد كه كه گروه (آزمايش و كنترل) تاثير معناداري بر روي تنظيم هيجان براي مرحله پس آزمون پس از تعديل اثر مرحله پيش‌آزمون دارند و تفاوت معناداري در گروه كنترل و گروه آزمايش در تنظيم هيجان وجود دارد كه نشان از تاثير مشاوره گروهي با رويكرد پذيرش و تعهد بر كاهش دشواري درتنظيم هيجان است. ((P 0/01و همچنين تفاوت معناداري در گروه آزمايش و گروه گواه در ميزان دشواري در انجام رفتار هدفمند، دسترسي محدود به راهبردهاي تنظيم هيجاني وعدم وضوح هيجاني دانش‌آموزان وجود دارد. ولي تفاوت معناداري در گروه آزمايش و گروه گواه در عدم پذيرش پاسخ هاي هيجاني ، دشواري در كنترل تكانه و فقدان آگاهي هيجاني دانش‌آموزان وجود ندارد(P 0/01) بحث در يافته ها: با توجه به نتايج به دست آمده مشاوره گروهي مبتني بر پذيرش وتعهدبطور كلي بر دشواري در تنظيم هيجاني دانش آموزان وهمچنين مولفه هاي دشواري در انجام رفتار هدفمند ، دسترسي محدود به راهبرد هاي تنظيم هيجاني و عدم وضوح هيجاني دانش آموزان اثر بخشي داشته ومنجر به كاهش آن ها مي گردد.