بررسي تأثير بانكداري اسلامي بر رشد بخش صنعت ايران با استفاده از رهيافت ماركوف- سوئيچينگ

Investigate the Impact of Islamic Banking on Industry Growth by Markov-Switching Approach

عمر نظام بانكي در ايران به بيش از يك قرن مي‌رسد و صنعت بانكداري طي ساليان متمادي، ربوي و غيراسلامي بوده است. از آن‌جايي كه كشور ما برخلاف بسياري از كشورهاي صنعتي و توسعه‌يافته دنيا، متكي به نظام پولي و بانكي است نه بازار سرمايه، بنابراين، نقش سيستم بانكي در جهت رسيدن به رشد و توسعه اقتصادي در كشور بسيار حائز اهميت است. بانك ها و مؤسسات مالي و اعتباري با هدايت منابع پولي و مالي به سمت بخش هاي توليدي و صنعتي كشور موجب رشد و شكوفايي اقتصادي مي‌گردند. حال اگر اين نظام بانكداري مبتني بر اصول بانكداري اسلامي (مشاركت در سود و زيان) باشد، به تجميع بهتر سپرده‌هاي مردم و به‌كارگيري منابع بانكي در جهت رشد اقتصادي بخش‌هاي مختلف به ويژه بخش صنعت منجر مي‌شود. در اين پژوهش، تأثير بانكداري اسلامي روي رشد بخش صنعت در ايران با استفاده از روش ماركوف- سوئيچينگ مورد بررسي تجربي قرار گرفت. نتايج بيانگر آن است كه متغيرهاي توضيحي الگو بسته به وضعيت صنعت، اثرگذاري متفاوتي دارند. در اين ميان، متغير مجازي بانكداري بدون ربا، مادامي‌كه صنعت در ركود باشد از اثرگذاري بر رشد بخش صنعت ناتوان است. در صورتي‌كه صنعت، نرخ رشد مثبتي را تجربه كند، اثرات مثبت بانكداري بدون ربا بر آن نمايان مي‌شود.