نقش وضرورت وجود موزه در جوامع بشري

موزه به ساده ترين شكل تعريف عبارت از بنايي است جهت گرد آوري مجموعه هايي از اشيا به منظور تحقيق،بررسي و بهره گيري .ممكن است اين اشيا منشا طبيعي داشته يا ساخته انسان باشند. نقش حياتي موزه ها در جوامع بشري نقشي بديع، ماندگار و مروج ناب ترين پديده هاي فرهنگي است. موزه ها از معدود مراكز حافظ يادگاران نسل گذشته و در حقيقت فرزندان هنر و تاريخ هستند. هر يك از اين اشيا در عين بي زباني به هزار زبان سخن مي گويند زيرا اسناد معتبري از هنر، فرهنگ و تاريخ را ارائه مي دهند.دوران جديد و تفكر وابسته به آن براي حضور و بقاء و تجلي خود نياز مند ابزار و اسبابي است كه متناسب با شرايط پديد آمده باشد .نيازها در هر مقطع و موقعيتي انسان را واميدارد تا راه هاي خاص رفع آنها را پديد آورند . در دوران جديد ، كه در ذات خود با انقطاع و فاصله روبروست ، ديگر نمي توان از اسباب و روش هاي ديروز استفاده كرد .مقصود موزه پيوند عميق و يگانگي بسيار با ماهيت و اهداف دانش آن دارد . موزه مكاني است كه امكان وصول به دانشهاي بشري را فراهم مي سازد .آنچه ماهيت دانشهاي فردا را مي سازد مقصد فرداي موزه ها خواهد بود .گسترش دانش زمينة بلقوه اي براي گسترش موزه هاست . امكاني براي جبران كمبودها نقصانهاي گذشته اگر بنيانهاي موزه را دستاوردهاي دانش و كاركردها و گرد آوري و نگهداري بدانيم ، موزه مي تواند از شكل عيني خود خارج و به فضايي ذهني تبديل شود ، در اين صورت آنچه شكل مي گيرد با نمونه هاي سابق خويش در وجه ساختاري گسست كامل دارد . از اين رو موزه از وابستگي به مكان رها مي شود ، و فضايي كه تصرف مي كند فضايي مجاري و خارج از دنياي ملموس است .در جوامع امروزي وجود موزه ها يكي از ملزومات مي باشد كه نقشي تاثير گذار و سازنده دارند كه در اين پژوهش به بررسي اين نقش از جنبه هاي مختلف پرداخته شده است.