شماره ركورد كنفرانس :
4070
عنوان مقاله :
غربت (نوستالژي) اجتماعي در آينه‌ي اشعار فروغ فرخزاد و نازك الملائكه
پديدآورندگان :
حيدري محمود استاديار زبان و ادبيات عرب دانشگاه ياسوج , زارع صميه كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه ياسوج , نعمت الهي طاهره كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه ياسوج
تعداد صفحه :
10
كليدواژه :
ادبيّات تطبيقي , فروغ فرخزاد , نازك الملائكه , نوستالژي
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي پژوهش هاي شعر معاصر فارسي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
نوستالژي (غم غربت) واژه‌اي است كه از روان‌شناسي وارد ادبيّات شده است؛ دلتنگي، درد دوري و جدايي، حسرت گذشته و آرزوي بازگشت به آن، از جمله تعاريفي است كه در فرهنگ‌ها براي «نوستالژي» ارائه شده است و آن را به انواع مختلفي چون غربت عاطفي و روحي، غربت مكاني، غربت زماني و غربت اجتماعي تقسيم مي‌كنند. در اين مقاله براساس مكتب ادبيّات تطبيقي آمريكايي به بيان ديدگاه‌هاي دو شاعر زن شرقي به مسائل اجتماعي پيرامون آن‌ها و دغدغه‌هايي كه آن دو را دچار نوعي غربت از جامعه‌ي موجود مي‌كند مي‌پردازد. در نگاهي اجمالي به آثار اين دو شاعر مسايلي كه سبب دلتنگي‌هاي دو شاعر از بعد اجتماعي شده در دو دسته‌ي كلّي بررسي شده است. يك دسته از اين دغدغه‌ها به تناسب جنسيّت به محدوديّت‌ها و سنّت‌هاي دست و پا گير شخصي و اجتماعي زندگي زنان به ويژه در شرق مربوط مي‌شود كه فروغ سخت درگير آن بوده است و نازك بيش‌تر مسائل فلسفي خلقت و وجود را مورد كنكاش قرار مي‌دهد. دسته‌ي ديگر شامل دلتنگي‌هايي مي‌شود كه از تجربه‌اي مشترك و انساني به طور عام ناشي مي‌شود. در فضاي تاريك جامعه‌ي فروغ خشونت، دروغ، جنايت و بي‌اعتمادي و بي‌عدالتي بيداد مي‌كند و تمايل به جرم و جنايت زياد مي‌گردد. نازك نيز مشكلات اجتماعي را در قصايدش به دفعات آورده است و حتي از انسان بودن خود شرمگين مي‌شود او شدّت يافتن و شعله‌ور شدن بدي در بين مردمان را از خوي ددمنشانه‌ي آن‌ها مي‌داند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت