تاثير مولفه هاي بازاريابي عصبي بر سطح رضايت مندي مشتريان محصولات ورزشي شهر اروميه

مقدمه: بازاريابي عصبي نويد دهنده نوع جديدي از بازاريابي است كه كاملاً ماهيت ميان رشته اي دارد. جايي كه علوم مديريت، عصب شناسي، روانشناسي و شايد هم به نوعي هنر به هم پيوند مي‌خورند و به شركت‌هاي ارائه دهنده خدمات و كالاها اين امكان را داده‌اند كه در بازار با رقابت تنگاتنگ امروز يك باكس محصول بيشتر بفروشند (حامد و همكاران،1392). روششناسي: تحقيق به لحاظ هدف از نوع كاربردي و روش توصيفي و از نوع همبستگي است كه اطلاعات به شيوه ميداني جمع آوري گرديده است. جامعه آماري تحقيق عبارت است از مشتريان محصولات ورزشي از فروشگاه هاي سطح شهر اروميه كه تعداد كل آنها حدود 850 نفرمي باشد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان ، تعداد حجم نمونه در 265 نفر از جامعه آماري انتخاب شد. از پرسشنامه رضايتمندي(چين ليو 2008)،پرسشنامه استاندارد ديدگاه بازاريابي عصبي(ايزر و همكارانش در سال، 2011) استفاده شد. در اين تحقيق براي تجزيه و تحليل داده ها از روش آمار توصيفي و آمار استنباطي از نرم افزارهاي ليزرل و SPSS استفاده شد. نتايج: نتايج برگرفته از يافته هاي استنباطي بيان مي كند كه آماره t در معادله ساختاري رابطه بازاريابي عصبي بر رضايت مندي مشتريان برابر بود با معادل 88/ 8 لذا مشاهده شد كه بين بازاريابي عصبي بر محصولات ورزشي رابطه معنادار وجود دارد. بحث و نتيجهگيري: نتايج اين پژوهش از ديدگاه مفهومي با نتايج پژوهشگراني مانند كبري (1392)، كريمي مزيدي(1390) بازاريابي عصبي اين فرصت را در اختيار بازاريابان قرار مي دهد تا با درك اصول و پايه ي مكانيزم تصميم گيري به يك سطح برتر از دانش رفتارمشتريان دسترسي پيدا كنند و به واسطه ي تمركز بر ناخودآگاه افكار، هيجانات و احساسات افراد، تصميم خريد را در آنها ايجاد و مشتريان را روانه ي كانالهاي خريد محصولات متنوع ورزشي نمايند.