سواد رسانه اي به عنوان يك فرصت در مواجهه با فضاي مجازي و نقش دانشگاه فرهنگيان در قبال آن

سواد رسانه اي به عنوان عرصه اي فرصت ساز در مواجهه با فضاي مجازي و نقش دانشگاه فرهنگيان در قبال آن هدف اصلي اين مقاله مي باشد.اين مقاله با روش تحليلي- استنتاجي درصدد نشان دادن اين است كه بايد نگاه به فضاي مجازي از حالت چالش به فرصت تبديل گردد. در اين راستا، دانشگاه فرهنگيان بايد خود را نسبت به آموزش در رابطه با اين پديده مسئول دانسته و سعي نمايد به آموزش مقتضي اين پديده به دانشجو معلمان اقدام نمايد.دانشجواني كه در آينده سكان هدايت نسل جديد را برعهده خواهند گرفت.در آموزش در گام نخست بايد به سراغ سواد رسانه ا ي به عنوان روشي به منظور استفاده بهينه از اين فضا رفت و در گام دوم به به تبيين اين سواد پرداخت.عناصر اصلي سواد رسانه اي شامل آموزش تحليل، نقد، توليد و بازنمايي مي باشند كه هدف همگي بارآوردن كنشگراني فعال مي باشد.در گام سوم به تبيين برخي از اصول موثري كه بايد آموزش داده شود پرداخت كه شامل ايجاد منش و عمل پردازشگري، كسب مهارتهايي چون تحليل و تبيين، نقد و ارزيابي، استقراء، قياس و تركيب و در نهايت اصل آموزش چندوجهي كه شامل آموزش در حيطه هاي شناختي، زيبايي شناختي، اخلاقي و نظاير آن مي باشد.