ميزان دستيابي محتواي كتاب درسي هندسه(2) پايه يازدهم به سطوح حيطه¬ي شناختي بلوم، مهارت¬هاي تفكر ون¬هيلي و مؤلفه¬هاي خلاقيت گيلفورد

از آنجا كه حل مسأله، توسعه¬ي تفكر هندسي و پرورش قوه¬ي خلاقيت فراگيران از جمله مهمترين اهداف كتاب¬هاي هندسه به شمار مي آيد و ارائه¬ي محتوا پيرامون آن¬ها، در قالب سطوح مختلف حيطه¬هاي شناختي صورت مي¬گيرد، چگونگي پرداختن به اين موارد در كتاب ¬هاي درسي نونگاشت هندسه اهميت فراوان دارد. هدف پژوهش حاضر تحليل محتواي كتاب درسي هندسه(2) پايه يازدهم رشته¬ي رياضي، از نظر ميزان دستيابي به سطوح حيطه¬ي شناختي بلوم و انطباق آن با مهارت¬هاي تفكر هندسي ون¬هيلي و مؤلفه¬هاي خلاقيت گيلفورد است. روش اين تحقيق توصيفي از نوع تحليل محتوا بوده و جامعه¬ي آماري آن، محتواي كتاب هندسه(2) پايه يازدهم مقطع متوسطه دوم در سال تحصيلي 97- 96 مي¬باشد. ابزارهاي اين مطالعه، فرم تحليل محتواي محقق ساخته بوده كه پس از كدگذاري و طبقه¬بندي محتوا در اين فرم¬¬ها، داده هاي حاصل با استفاده از آمار توصيفي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته¬هاي اين پژوهش بيانگر آن است كه در كتاب هندسه(2)، در چهار بخش متن درس، فعاليت¬ها، كار¬در¬كلاس و تمرين¬ها به مؤلفه¬ي شناختي خلاقيت گيلفورد تأكيد بيشتري شده و تفكر واگرا كمتر در محتواي كتاب ديده مي¬شود. همچنين تفكر ارزشياب به عنوان بالاترين مؤلفه¬ي خلاقيت گيلفورد، در متن درس وجود نداشته و به ميزان كمي در بخش فعاليت¬ها خود را نشان مي¬دهد. از طرفي امكان دستيابي به مهارت استنتاج توسط فراگير در بخش¬هاي مختلف كتاب به ميزان قابل توجهي كمتر از ساير مهارت¬هاي تفكر براي فراگير وجود دارد كه مقايسه¬ي آن با ميزان دسترسي بخش¬هاي مختلف محتوا، به سطوح بالاتر حيطه¬ي شناختي نظير تركيب و ارزشيابي نيز همين مطلب را تأييد مي¬كند.