شماره ركورد كنفرانس :
4097
عنوان مقاله :
تحليل بحران هويت قومي در ايران در بستر جهانيشدن و فضاي مجازي با رويكرد علم پايداري
پديدآورندگان :
رضائي امينلوئي حسين rezaie_aminloie@yahoo.com دكتراي جامعهشناسي و مدرس علمي و كاربردي دانشگاه امام حسين (ع) اروميه؛ , ديلمقاني فرشيد dilmaqanif@gmail.com دانشجوي دكتري سياستگذاري فرهنگي دانشگاه بينالمللي امام رضا (ع)؛
كليدواژه :
بنيادگرايي , خاصگرايي , جهانيشدن , فضاي مجازي , قوميت , مليگرايي , علمپايداري
عنوان كنفرانس :
هفتمين كنفرانس ملي از الگوي پايه به سوي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت
چكيده فارسي :
در دهههاي پاياني قرن بيستم با فرآيند ديالكتيكي و متناقضنماي جهانيشدن و با وجود خوشبينيهاي مدرنيته، بشريت شاهد خيزشها و ستيزهاي قومي و هويتي، جنبشهاي مليگرايانه و بنيادگراييهاي ديني بود. بر همين منوال اولين فرضيهي پژوهش در برابر تبيين اين سوال كه چرا در بطن زندگي مدرن و با وجود كوچك شدن جهان در اثر ارتباطات چنين تنشهايي بوجود ميآيد ميتوان چنين بيان كرد: فرايند جهانيشدن و مقاومت در برابر آن و فضاي مجازي پديدار شده، اشكال گوناگون خاصگراييهاي فرهنگي، تنشهاي قوميتي و بحرانهاي هويتي را تقويت ميكند. احساس هويت كردن از اساسيترين نيازهاي رواني انسان و پيش نياز هرگونه زندگي اجتماعي است. مكان، زمان و فضا مهمترين عواملي بودند كه ميتوانستند بطور سنتي اين نيازهاي هويتي انسان را تأمين بكنند. اما فرايند جهانيشدن و فضاي مجازي با دگرگون كردن شرايط و چارچوب سنتي هويتسازي، روندگسست مكان، زمان و فضا را شتاب بخشيد و بدين ترتيب امر اجتماع را از دايرۀ تنگ و محدود مكان رها كرده و در فضاي بسيار فراخ گسترش داد و نوعي بحران هويت و معنا در جوامع مختلف جهان پديد آورد كه افراد و اقشار گوناگون براي حل اين بحران به روشها و راهكارهايي متوسل ميشوند كه اشكال متعدد خاصگراييهاي فرهنگي، تنشها و ستيزههاي قومي، هويتي يكي از اشكال پر اهميت چنين خاصگراييهايي ميباشد. هدف مطالعهي حاضر با توجه به اين مسأله، برجستهتر كردن چارچوب مفهومي يكپارچهاي از رهگذر تفكر غيرخطي است كه معياري مبتكرانه براي حل عمدهترين و مهمترين مشكلات عصر ما من جمله مبحث قوميت و ستيزههاي ناشي از آن در فرايند جهانيشدن و فضاي مجازي عرضه داشته است. از اين رو دومين فرضيهي پژوهش براي فائق آمدن و درك مسائل جهاني و تنشها و بحرانهاي بوجود آمده توسط ستيزههاي قومي و ديگر خاصگراييها چنين مطرح ميشود: بايد اصول طراحي مؤسسات اجتماعي آيندهي ما همخوان و همساز با اصول سازماني باشد كه طبيعت براي پايدارسازي شبكهي حيات فراهم آورده است. تحقيق مورد نظر در قالب تحقيق نظري انجام گرفته كه نوعي مطالعهي بنيادي و تئوريك ميباشد. علاوه بر كشف و آشكارسازي روابط بين متغيرها از روشهاي استدلال و تحليل عقلاني استفاده شده كه بر پايهي مطالعات كتابخانهاي انجام گرديده است.