شناسايي مسائل معنويت‌پژوهي؛ گذار از الگوي پايه به الگوي تفصيلي

گذار از الگوي پايه به الگوي تفصيلي نيازمند توسعه مسائل انديشكده‌ها و تامل درباره ابعاد مختلف الگوست. از آنجا كه يكي از اركان اصلي الگو، معنويت است، در اين مقاله سعي مي شود به ترسيم مسائل معنويت پژوهي اقدام شود. مسائل مربوط به معنويت را در يك دسته بندي كلي مي‌توان به مسائلي راجع به دانش معنويت و مسائلي راجع به مطالعات معنويت تقسيم كرد. در ذيل مسائل مربوط به دانش معنويت ابتدا مسائلي كه مربوط به چيستي اين علم و ارتباط آن با ديگر علوم است آمده و سپس مسائلي راجع به منابع و روش شناسي استنباط در علم معنويت طرح شده است تا زمينه براي دانستن مسائلي فراهم شود كه در حوزه نظري و عملي دانش معنويت قابل طرح است. در بخش مطالعات معنويت نيز با طرح مسائل معنويت پژوهي كه ناظر به تاريخ معنويت و معنويت گرايي و همچنين مطالعات روانشناختي و جامعه شناختي معنويت است زمينه اي فراهم شده تا بتوان با انبوه اي از مسائل بينارشته اي در حوزه معنويت پژوهي آشنا شد. هرچند مسائل مربوط به بحث معنويت بسيار بيشتر از مسائل مطرح شده در مقاله حاضر است اما در اين مقاله سعي شده است با دسته بندي اين مسائل و ارائه نمونه ها نگاه مسأله شناسانه به حوزه معنويت تقويت شود. به گمان نگارندگان اين مقاله براي گذار از الگوي پايه به الگوي تفصيلي اصلي ترين گام شناسايي و توسعه مسائل مربوط به اركان مختلف الگوي است تا در شعاع آن الگوي اسلامي ايراني پيشرفت به شكلي همه جانبه و مساله محور بسط يابد.