شماره ركورد كنفرانس :
4102
عنوان مقاله :
افزايش سازگاري و كاهش خطر در برابر تغيير اقليم محلي و منطقهاي با استفاده از دانش سنتي جمعآوري آب
پديدآورندگان :
انصافي مقدم طاهره taherehensafimoghaddam@gmail.com موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور، سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي، تهران
كليدواژه :
تغييرات اقليمي , توسعه پايدار , بحران آب , استحصال آب , دانش بومي يا سنتي
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي تغيير اقليم و اكوسيستم هاي آبي
چكيده فارسي :
تأسفبارترين حقيقت در مورد تغييرات اقليمي، اين است كه كشورهايي كه به واسطه تأثيرات اين پديده با عواقب بدتري روبرو خواهند شد، در زمره فقيرترين آنها هستند. در مناطقي از جهآنكه اكنون براي ساكنان محلي مواد غذايي كمتري نسبت به نيازمنديهاي معيشتي فراهم ميشود، جمعآوري آب در مقابله با خشكسالي ميتواند روش و ابزار مهمي محسوب گردد. آب يكي از علل اساسي درگيري در دارفور سودان بود. سالهاي طولاني جنگ و خشكسالي و بهرهبرداري با شيوههاي سخت، آب را براي مردم دارفور بيشتر از پيش پر هزينه و باارزش ساخته و بر رشد فزاينده آوارگان داخلي ناشي از درگيريها و فشار بيشتر بر منابع محدود آب و كمك به زوال منابع طبيعي و زيرساخت شهرها افزوده است. محدوده مكاني اين پژوهش در دارفور (سودان) و محدوده زماني آن به دادههاي 1950 تا2010 مربوط ميشود. روش انجام پژوهش، روشي تحليلي همراه با مطالعه كتابخانهاي بوده است و روش تحقيق اطلاعات جمعآوري شده، تجزيه و تحليل دادههاي سازمانهاي جهاني است. علاوه بر تحليل آماري، اين مقاله با توصيف وضعيت وخيم دارفور كه در آن تغييرات آب و هوا، رشد سريع جمعيت و تخريب محيطزيست با كاهش منابع طبيعي و بحران آب به رقابت پرداخته به رشته تحرير درآمده و اهميت و نقش توامان عوامل اجتماعي و آبوهوايي در بحران آب را مورد تأكيد قرار داده است. اين بحران، بهنوبه خود با درگيريهاي اخير كه فوران آن در سال 2003 آغاز شد، به مرگ دهها و صدها هزار نفر منجر گرديد و تاكنون حدود 2 ميليون آواره بر جاي گذاشته است. برمبناي تحقيقات بهعمل آمده رابرت چمبرز، كشاورزان در مقام معلمان عمل ميكنند. دانش فني و بومي اين طبقه بسيار مستدل بوده و گاهي بخشي از قدرت آنان محسوب ميشود. درواقع دانش سنتي و مهارتهاي بومي كشاورزان، توانمنديهايي است كه آنان را قادر ميسازد با چالشهاي روزمره زندگي به نحو شايستهاي مقابله كنند. اما در بحران آب دارفور صرفاً اولويت بخشي به كشاورزان و روستائيان، منجر به رهيافت عملي در قبال توسعه پايدار نشد. بلكه برنامههاي متعددي توسط نمايندگيهاي برخي از دولتهاي جهان درزمينۀ توسعۀ سيستمهاي اصلاح شده استحصال آب آغاز شد. اكنون دريافته شده كه لازم است در مناطق كه با تغيير اقليم محلي و منطقهاي مواجهند خيلي بيشتر كار شود. اين مقاله حاوي تجربههاي مهمي است كه ميتواند براي توجه مسئولين بهمنظور استحصال آب در مناطقي كه داراي معضلات سخت محيطي بوده و در معرض مخاطرات غيرمعمول هميشگي كمبود آب هستند، مفيد واقع شود.