مروري بر تاريخچه روش هاي الكتروشيميايي و حس‌گرهاي الكتروشيميايي براي تجزيه‌وتحليل آلاينده ها

توسعه ي حسگرهاي شيميايي در دهه هاي اخير توجهات علمي بسيار زيادي را به خود معطوف داشته است. نه تنها صنايع شيميايي از اين حسگرها سود مي برند، بلكه صنايع غذايي، بيوصنعت، پزشكي و كنترل زيست محيطي به واسطه ي قابليت شان در بدست اوردن پاسخ سريع ، انتخابي ، پيوسته و برگشت پذير ، در شناسايي و جدا سازي آناليت مورد نظر در يك مخلوط پيچيده بسيار كاربرد دارد. زيست حسگر ها قدرت شناسايي و تحليل سيستم هاي بيولوژيكي را دارا مي باشند. بنابراين پر آتيه ترين وسايل اندازه گيري و گزينش پذيري هستند. علاوه بر اين، زيست حسگر ها از ويژگي هاي فراواني از جمله اندازه ي كامپكت (همفشرده)، استفاده ساده ، تحليل يك مرحله اي، عدم وجود راديواكتيويته و غيره برخوردارند كه آنها را به يك راه ثانويه ي بسيار جالب براي تكنيك هاي تحليل زيستي تبديل نموده است. اين مقاله به بررسي برخي از جنبه هاي جديد الكترودهاي تغييريافته ي شيميايي در سيستم هاي اندازه گيري هاي زيستي و بررسي تاريخچه حسگرهاي ساخته شده در زمينه اندازه گيري آلاينده هاي محيط زيست مي باشد. روش شناسايي كه قبلا تعداد زيادي از كاربردهاي آن در زمينه بهداشتي، صنايع غذايي و تحليل محيطي شناخته شده است. برخي كاربردهاي مرتبط زيست حسگر هاي اتمسفري مبتني بر CMES در تحليل نمونه ي واقعي و پيش بيني هايي در مورد آينده اين دسته از حسگر ها در زمينه اندازه اندازه گيري فلزات ارائه شده است.