كليدواژه :
روايت , پيرنگ , نيروي تخريب كننده , نيروي سامان دهنده , پارة ابتدايي , پارة مياني , روباه و شير , شير گرسنه و درنده , روباه مكار و حيله گر , مكر شير و روباه مكار , ساختار روايي
چكيده فارسي :
اين مقاله بررسي تطبيقي قصه ي جذاب و پرطرفدار روباه و شير لُري در منطقه ي جنوب وغرب لرستان با گويش ونوع روايت خاص خود وهمين قصه در زبان لُري مركزي با روايت مربوط به منطقه را تحليل ميكند.
اين دو روايت در ظاهر يك حادثه را روايت مي كنند و بايد داراي يك دلالت معنايي باشند؛ اما پس از بررسي و مقابله اين دو روايت به اين نتيجه خواهيم رسيد كه اين دو روايت يك دلالت معنايي را القاء نمي كنند.
علي رغم ظاهري يكسان، پيرنگ اين دو روايت يكي نيست. هر دو راوي با اضافه يا كم كردن تعدادي از واژگان ساختار روايت را تغيير داده اند.
شروع و پايان در هر روايت كاملا با ديگري متفاوت است و بر اين باور هستيم كه پيرنگ يكي از عناصر اصلي ساختار است و نشانه است و نشانه نيز داراي دلالت معنايي است.
