بهينه سازي و مدل سازي فرايندهاي كسب و كار دغدغه سازمان ها

روندهاي كنوني در دنياي كسب و كار، سازمان ها را به تمركز بر فرايند وادار مي كند. البته در صورتي كه مايل باشند تا موفقيت را در آغوش بكشند. بسياري از اين روندها، از جمله بسيج نيروي كار، افزايش انتظارات مشتري و سرعتي كه در كسب و كار وارد شده است، قصد ندارد تا در آينده اي نزديك و حتي دور، متوقف شوند. بنابراين، تاكيد بر فرايند به عنوان عنصري قابل اهميت در موفقيت آينده سازمان ها همچنان به رشد خود ادامه خواهد داد. در اين فضاي بشدت رقابتي، سازماني با عملكرد بالا در تجارت امروز نه فقط بايد درك كاملي از نحوه شناسايي و اصلاح نقاط ضعف فرايندهاي خود داشته باشد، بلكه بايد قادر باشد نقاط قوت و فرصت هاي فرايند را وسيله اي براي استفاده از مزيت استراتژيك نمايد. واقعيت آن است كه فرايندها همچنان براي موفقيت آينده، تعيين كننده هستند و واقعاً اين پديده جالبي است. قطعاً تحليل و بهبود فرايندها ديگر يك مفهوم انقلابي نيست. شركت ها در طي اين سالها، انديشه فرايندي را به سطوح بالا و بالاتر ارتقاء داده اند. از بهبود مستمر، مهندسي مجدد، طراحي سازماني با محوريت فرايند، تا رقابت براساس فرايند، نشان مي دهد تاكيد بر تعالي فرايند به عنصر جداناپذير انديشه و برنامه ريزي مديريتي در سازمان هاي موفق تبديل شده است. يكي از رويكردهاي جديدي كه به حيات سازمان ها در فضاي پر از رقابت امروز كمك مي كند، رويكرد فرايند محوري و مديريت مبتني بر فرايند مي باشد. به نحوي كه شناسايي، مدل سازي و شبيه سازي فرآيندهاي كسب و كار، بحثي است كه در بسياري از سازمان‌ها با ابعاد كوچك و بزرگ مطرح است، و در حال حاضر مباحث مديريت و مدل سازي فرآيندهاي سازماني، به عنوان عامل مهمي در موفقيت كسب و كار سازمان‌ها در نظر گرفته مي شود. در اين فضاي بيان شده موضوعي كه همواره موجب سوء تفاهم و گاهي چالش بين تحليل گران سيستم با مديران و مالكان سازمان و يا حتي تيم برنامه سازي مي گردد، دلايل و انتخاب يكي از روش هاي مدل سازي فرايندها نسبت به ساير روش ها مي باشد، به نحوي كه دلايل اينگونه انتخاب ها به عنوان يكي از دغدغه هاي مهم مديران و مالكان سازمان ها شده است. متاسفانه در كشور عزيزمان كمتر به اين رويكرد مهم و دغدغه به ويژه در مراكز دولتي پرداخته شده است.