مقايسۀ تطبيقي سيماي پيامبر در شعر ملك‎الشّعرا بهار و اميرالشّعراي شوقي

ملك¬الشعراء بهار و امير¬الشعراء شوقي علي رغم پاره اي تفاوت هاي فرهنگي به واسطۀ زيستن در جوار تمدن اسلامي و نيز مواجه شدن با شرايطي تقريبا مشابه در دوران معاصر افكاري نزديك در سرودن قصايد پيدا نمودند. مقايسه و تحليل اشعار محمد تقي بهار(1330- 1265 ه.ش) و احمد شوقي(1932-1868م) به¬عنوان نمايندگان ادبيات مشروطه در ايران و ادبيات نهضت در مصر، در بارۀ توصيف سيماي پيامبر هدف اصلي مقالۀ حاضر را تشكيل مي¬دهد. اين پژوهش برآن است اشتراكات و اختلاف هاي اين دو شاعر را دربارۀ توصيف پيامبر اسلام بررسي نمايد و به اين پرسش پاسخ دهد كه ادبيات تطبيقي چيست؟ مباني اشتراك و اختلاف بهار و شوقي در اين باره كدام است؟ نتايج نشان مي‌دهد آن دو ديدگاه هاي مشتركي در مورد اخلاق پيامبر،ميلاد، معراج،امي بودن و دوران يتيمي آن حضرت دارند اما با توجه به طولاني بودن توصيفات شوقي مواردي هست كه بهار در قصيده خود به آن نپرداخته است.