شماره ركورد كنفرانس :
4119
عنوان مقاله :
آموزش دامپزشكي در گذر زمان
پديدآورندگان :
راد دكتر محمدعلي marad@ut.ac.ir استاد بيماري هاي داخلي دام هاي كوچك،دانشكده دامپزشكي تهران،تهران، ايران
كليدواژه :
دامپزشكي , آموزش
عنوان كنفرانس :
دهمين گردهمايي ملي دامپزشكي علوم باليني ايران
چكيده فارسي :
انسان در حالت غار نشيني نيز پزشك و دامپزشك داشت. وقتي جوامعي تشكيل شد و شهر نشيني آغاز شد، هر جامعه اي براي خود پزشكان و دامپزشكاني داشت. لذا ، نمي توان گفت كه بطور قاطع اولين پزشك يا دامپزشك كه بوده است؟ اما در ايران بنا بر مندرجات يشت ها و ونديداد و بسياري مدارك ديگر،اولين پزشك ودامپزشك تريته بوده كه همان فريدون است(2).
در زمانهاي خيلي دور در ميان ملل مختلف از جمله ايران، طب انساني و دامي از هم جدانبود. هر دو حرفۀ طب انسان و دام در كنار هم به يك نسبت از اهميت اجتماعي برخوردار بوده و با هم پيشرفت مي كردند. بر طبق اسناد و شواهد تاريخي بجا مانده از زمان منسوب به زرتشت، محبوبيت حرفۀ دامپزشكي در ايران باستان به خوبي مشهود است. قديمي ترين ماخذي كه در اين باب در دسترس است ، مطالبي است كه نگارش آنها را به فيثاغورث و ارسطو، فلاسفۀ يوناني نسبت داده اند و اين نشان مي دهد كه حرفۀ دامپزشكي به لحاظ ضرورت زيست شناختي و اقتصادي سابقه اي ديرينه دارد(4).
اولين اثر تاريخي مكتوب مربوط به حرفۀ دامپزشكي در ايران متعلق به زمان زرتشت است كه در كتاب سياحتنامۀ فيثاغورث راجع به درمان اسب شاه گشتاسب به نقل از اوستا كتاب مقدس زرتشتيان ذكري به ميان آمده است(1و2).
بعد از ظهور دين مبين اسلام در ايران ، جايگاه و منزلت اجتماعي حرفۀ دامپزشكي به خاطر خدماتي كه به اسبان جنگي ميشد همچنان در سطح بالا يي حفظ شد. در كتاب مقدس اسلام، قرآن كريم ، خداوند در سورۀ والعاديات به اسبان دونده اي كه در راۀ جهاد بهنگام سپيده دم در ميدان كارزار به تندي نفس مي زنند و از برخورد سم هايشان بر سنگهاي ميدان نبرد آتشي جرقه اي بر افروخته مي گردد و گرد و غباري بر انگيخته مي شود، سوگند ياد كرده است كه بسيار مقدس و با شكوه است (7).
بعد از ظهور اسلام، مسلمين هر كشوري را كه فتح مي كردند و به هر جا كه قدم مي گذاردند، آثاري از خود به يادگار باقي مي گذاردند. بر اساس شواهد متون تاريخي،در كشور هاي مسيحي بعد از عقب نشيني مسيحيان، به دامپزشكان احترام مي گذاردند و براي راهنمايي و درمان حيوانهايشان كه بسيار مورد علاقۀ مردم بودند، به ايشان مراجعه مي كردند.
نخستين اثر تاريخي نيز كه از مسلمانان در باب حرفۀ دامپزشكي به يادگار و محفوظ مانده است از ابن ابي حزام است كه در كتاب نامۀ پهلوي دينكرد مقاله اي تحت عنوان بيماريهاي اسب به چاپ رسيده است و شايد اولين مقاله اي باشد كه در دنياي اسلام در بارۀ اين موضوع به صورت مكتوب از زمان مامون خليفه عباسي باقي مانده است(5)