شناسايي موانع موجود براي ارتباط هر چه بيشتر دامپزشكان شاغل در حوزه دامهاي بزرگ با نياز بازار كار

نبود اطلاعات از نياز بازار و ارتباط بازار كار با دانشگاه، عدم تطابق جذب دانشجو در رشته هاي مختلف با نيروي كار مورد نياز، از مسائلي است كه فارغ التحصيلان بيكار مطرح مي كنند. نيروي كار تحصيلكرده متخصص يا كارشناس، مي تواند نياز بازار به تامين نيروي كار را رفع كند و كارفرمايان را از ارائه آموزش به نيروهاي جديد بي نياز سازد.در اين ميان نقش دانشگاه علاوه بر مسئوليت آموزش در مقاطع عالي توجه به نياز بازار خواهد بود. طي يكي دو دهه گرايش شديدي به برخي رشته‌ها مانند بازرگاني، حقوق، مهندسي، رشته‌هاي گروه بهداشت و پزشكي، كشاورزي، كامپيوتر، دامپزشكي، علوم تربيتي شكل گرفته كه نتيجه آن انباشت تقاضا براي كار براي فارغ التحصيلان اين رشته‌ها، دشوارتر شدن ورود به بازار كار و در نتيجه دامن زدن به بيكاري كارجويان جوان است. اساساً در ايران، هيچ‌گونه پايش و تحقيقي از وضعيت بازار كار رشته‌هاي دانشگاهي توسط دولت يا خود دانشگاه‌ها صورت نمي‌گيرد و افراد بدون هرگونه اطلاعي از بازار كار آينده رشته‌هاي تحصيلي، وارد دانشگاه‌ها مي‌شوند. متأسفانه در حال حاضر، هيچ‌گونه بانك اطلاعاتي قابل اعتنايي از وضعيت بازار كار، نيازها، وضعيت جذب دانشجو، آينده شغلي كارجويان و اطلاعات مهم و كليدي از اين دست وجود ندارد و انتخاب‌ها بايد با چشماني بسته انجام شود. با گذشت زمان بحث دانشگاه هاي نسل سوم مطرح شده است. دانشگاه هاي نسل سوم كه به عنوان دانشگاه هاي كارآفرين نيز مشهور شدند در راستاي ارتقاي مسئوليت اجتماعي وظيفه دارند تا در توسعه اقتصادي و اجتماعي جامعه خود نيز موثر باشند و در ثروت آفريني و كارآفريني و كاربردي كردن علوم نقش موثرتري ايفا نمايند. در حاليكه در نگاه سنتي علم و ثروت دو سر طيفي متفاوت بود و براي دانش پژوهان حتي تفكر ثروت آفريني مذموم تلقي مي شد، در نگاه جديد، كسب و آفرينش ثروت از علم، عين ثواب است. ظهور مفاهيم نويني چون اقتصاد دانش بنيان و توسعه دانش محور به جا افتادن سريع اين نقش در اذهان عمومي براي دانشگاه ها كمك كرد. دانشگاه هاي كارآفرين به واسطه اينكه قرار است علم را كاربردي نمايند و از علم ثروت آفرينند، وادار شدند تا به نيازهاي اقتصادي جامعه توجه بيشتري نشان دهند و در عرصه هاي مختلف فرهنگي اجتماعي اقتصادي جامعه شان حضور پررنگتري بيابند. در دانشگاه هاي كارآفرين مسئله تحقيق بازار و اينكه چه محصولاتي بازار بهتري خواهد داشت و جامعه بيشتر به چه خدمات و كالاهايي نياز دارد اهميت ويژه اي يافت و تجاري سازي خدمات علمي و پژوهشي با ظهور شركت هاي دانش بنيان از شمول وظايف دانشگاه ها شد. دانشگاه هاي نسل سوم براي اين كار اقدام به راه اندازي نهادهاي متعدد پيرامون خود كرده اند. برخي از دانشگاه هاي پيشرو دنيا هزاران موسسه و نهاد حول تخصص ها و توانمندي هاي خود ايجاد كرده اند كه پاسخگوي نيازهاي جامعه و توسعه اقتصادي اجتماعي كشور بوده و ضمنا منجر به ايجاد اشتغال براي فارغ التحصيلان و عده كثيري از دانشمندان و دانش پژوهان شده است.در حال حاضر بحث ظهور دانشگاه هاي نسل چهارم نيز مطرح و جريان حاكم دانشگاه هاي جهان شده است. اين دانشگاه ها جدا از وظايف دانشگاه هاي سه نسل گذشته، ماموريت دارند تا در شكل دهي آينده جامعه خود نقش ايفاء نمايند. با توجه به گسترش نقش انجمن هاي علمي من جمله انجمن علمي بيماريهاي داخلي دامهاي بزرگ ايران حركت در راستاي باز طراحي ساختاري انجمن با هدف توسعه كمي و كيفي با محوريت توجه به نيازهاي كشور در افق هاي علمي ترسيم شده ي پيش رو از ضرورت هاي اجتناب ناپذير و حركت به سمت بهينه سازي ساختار با همكاري و همياري بيشتر متخصصان رشته و همكاران تاكيد شده است. خيل عظيم رو به گسترش فارغ التحصيلان و تمايل كارفرمايان به جذب نيروهاي كارآمد با نياز تعامل عملياتي و مبتني بر ارتباط جدي تر صنعت و مراكز علمي-پژوهشي را اجتناب ناپذير نموده است لذا ضروري است با هدف توجه بيشتر به بازار كار، نحوه ارائه واحدهاي عملياتي دروس بيماريهاي دام بزرگ مورد بررسي و بازنگري جدي قرار گيرد. ضرورت اجراي كارگاه هاي آموزشي- عملياتي توسط انجمن هاي علمي و مشاركت در ارزيابي دامپزشكان آماده بكار براي بدست آوردن شاخص هاي متناسب كيفي و كمي مورد تاكيد مي باشد. در راستاي تجانس اهداف و بهره مندي از هم افزايي سازمانها و شركتهاي مختلف، و به جهت تسهيل ارتباط صنعت و دانشگاه پيشنهاد مي شود جلسات مخصوص با تمركز بر آسيب شناسي مسايل مبتلابه در حيطه كار به شناسايي راههاي برون رفت از موانع موجود تشكيل گردد. در اين رابطه تشكيل واحدهاي ارتباط با صنعت، ترويج و تبليغ در هر رشته و شاخه هاي دانشجويي فعال ضروري است. در حال حاضر موارد زير به عنوان راههايي به جهت ورود به اين خواست جامعه توسط برخي دانشگاه هاي كشور در حال انجام است كه توجه همه دانشكده هاي دامپزشكي به انها جلب مي شود: -كاستن ازطول دوره آموزشي با در نظر گرفتن بهره وري بهينه - نزديك ساختن زمان تدريس بيماريها با حضور دانشجويان در درمانگاه وتوجه به افزايش توان آنان در امر تطبيق -تعيين هدف شغلي از طريق متمايل شدن به گرايش خاص خصوصا در سال آخر كه همواره ذهن دانشجويان را بخود معطوف مي دارد بطوريكه در آنان اعتماد به نفس بيشتري نيز ايجاد نمايد. -ايجاد اميد و انگيزه بيشتر در دانشجويان ورودي و امكان تصميم گيري دراز مدت براي آينده شغلي آنان از طريق توضيح و باز نمودن شرايط بازار كار -تنظيم يك دوره انترني عمومي و گرايشي طبق درخواست خود در بخش اختصاصي( كه مي تواند مشروط بر گرفتن پايان نامه در همان بخش نيز باشد) - اين تجربه مي تواند دانشجو را در برگزيدن رشته تخصصي خود چه بصورت ديپلما و يا دوره هاي تخصصي رهنمون باشد و ديدگاه ايشان را در اين راه وسيع مي سازد. - ايجاد باور كار تخصصي در ميان صاحبان دام كه قطعا اين مهم نياز به زمان داشته و سرمايه گذاري بلند مدت را مي طلبد.