تبيين ارتباط بين چسبندگي هزينه ها با خطاي پيش بيني سود و پايداري سود در بورس اوراق بهادار تهران

يكي از مفروضات اوليه حسابداري مديريت بيان گر ان است كه تغييرات هزينه ها رابطه اي متناسب با افزايش و كاهش در سطح فعاليت دارد اما به تازگي اين فرض با مطرح شدن بحث چسبندگي هزينه ها توسط اندرسون و همكارانش مورد بحث قرار گرفته است به اين معنا كه ميزان افزايش در هزينه ها با افزايش در سطح فعاليت بيشتر از ميزان كاهش در هزينه ها در ازاي همان ميزان كاهش در سطح فعاليت است رفتار هزينه توسط اندرسون و همكاران (2003) به هزينه هاي چسبنده معروف شدندو موضوع خطاي پيش بيني سود يكي از مسائلي مي باشد كه مي تواند در تصميم هاي سرمايه گذاران براي نگهداري و يا واگذاري سهم موثر باشد زيرا خريد سهام شركتهاي جديدالورود به بورس اوراق بهادار نسبت به ساير شركتها فرآيندي پر مخاطره است؛ و دليل آن عدم سابقه معاملاتي، اطلاعات تاريخي مربوط به آنها اندك است (فرت، 1988) بر همين اساس در پيش بيني دو هدف اساسي دنبال، مي شود: هدف اول مشخصا برنامه ريزي مناسب است و هدف دوم آشنايي و به كارگيري تكنيك هاي پيش بيني تصميم گيري براي فرآيند تشخيص مساله و حل مساله است. و هدف ما در اين تحقيق بررسي ارتباط بين پايداري سود و خطاي پيش بيني سود با چسبندگي هزينه و بهاي تمام شده در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد براي رسيدن به اين هدف دو فرضيه اصلي و چهار فرضيه فرعي مطرح گرديده است و براي آزمون فرضيات تحقيق داده هاي 108 شركت از شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش نمونه گيري سيستماتيك هدفمند برگزيده و از داده هاي دوره زماني بين سالهاي 2005 تا 2011 براي انجام آزمون آماري مورد استفاده قرار گرفته است ودر آخرنتايج حاصله نشان دهنده اين است كه بين چسبندگي هزينه ها با پايداري سود و خطاي پيش بيني سود رابطه معكوس وبين چسبندگي بهاي تمام شده كالاي فروش رفته و چسبندگي هزينه هاي فروش، عمومي و اداري با پايداري سود رابطه اي به صورت مستقيم و بين چسبندگي بهاي تمام شده كالاي فروش رفته و چسبندگي هزينه هاي فروش، عمومي و اداري با خطاي پيش بيني سود رابطه اي به صورت معكوس وجود دارد.