شناسائي وتعيين اولويت زيرساخت هاي بكارگيري تجارت مشاركتي درسازمان صنعت،معدن و تجارت استان مازندران (c-commerce)

پژوهش حاضر با هدف شناسائي و تعيين اولويت مهمترين زيرساخت هاي بكارگيري تجارت مشاركتي در سازمان صنعت ،معدن و تجارت استان مازندران صورت گرفته است. موضوع تجارت مشاركتي موضوع جديدي در مطالعات داخل كشور است و با شناسائي زيرساخت هاي اصلي سازه تجارت مشاركتي آغاز گرديد. سپس شاخص هاي اصلي سنجش آمادگي سازمان در زمينه هريك از زيرساخت هاي اصلي مربوط به سازه تجارت مشاركتي با تكنيك دلفي شناسائي شده است. پس از شناسائي مولفه هاي تجارت مشاركتي و همچنين شاخص هاي شناسائي شده در قالب يك مدل تحليل سلسله مراتبي ارائه گرديد. در مرحله بعد با شناسائي گويه هاي سنجش زيرساخت هاي اصلي پرسشنامه اي براي تحليل شكاف طراحي گرديد .در مرحله تحليل شكاف بين وضعيت موجود و وضعيت مطلوب نيز پرسنل سازمان صنعت ،معدن و تجارت استان مازندران به عنوان جامعه آماري تحقيق محسوب مي شوند. از اين ميان 240 نفر به عنوان نمونه آماري مورد مطالعه انتخاب گرديد. همچنين تجزيه و تحليل داده هاي بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماري SPSS صورت گرفته است. دستاوردهاي تحليلي اين پژوهش نشان مي دهد زيرساخت هاي اصلي بكارگيري تجارت مشاركتي عبارتند از: عوامل فني، نوآوري، محيط بيروني، آمادگي سازماني و فرهنگ تسهيم اطلاعات. در اين ميان بعد فني، محيط بيروني، فرهنگ تسهيم اطلاعات، آمادگي سازمان و بعد نوآوري به ترتيب از بيشترين تا كمترين اولويت برخوردار هستند. مهمترين شاخص هاي سنجش هر يك از زيرساخت ها عبارتند از: نيروي انساني خلاق، احساس نياز و گرايش به تغيير، استفاده بهينه از استعدادهاي فردي، ارائه و بكارگيري روشهاي جديد، فشار رقابتي بالا، رشد تكنولوژي در زمينه كاري، پشتيباني مديريت ارشد، امكانات مالي سازمان، امكانات سخت افزاري، امكانات نرم افزاري، اعتماد، توزيع اطلاعات، ارتباطات گسترده و همه جانبه، زيرساختار شبكه ارتباطي، پيشينه و قدمت سيستم فناوري اطلاعات، بلوغ فناوري اطلاعات . نتايج تحليل شكاف اختلاف بين وضعيت موجود و وضعيت مطلوب ميزان آمادگي سازمان براي پذيرش تجارت مشاركتي را نشان داده است. تقريباً در بعد فرهنگ تسهيم اطلاعات و آمادگي سازماني جهت پياده سازي تجارت مشاركتي به وضعيت مطلوب نزديك است. در باقي موارد شكافي مشاهده مي شود كه تحليل آماري نشان داده است اين شكاف در زمينه ابعاد محيطي، نوآوري و فني معنادار است .