رابطه ابهام نقش با ابعاد فرسودگي شغلي كاركنان سازمان جهاد كشاورزي استان خراسان جنوبي

استان خراسان جنوبي يكي از استانهاي تازه تاسيس ميباشد كه بخش كشاورزي دومين بخش اقتصادي در اين استان از نظر ميزان توليد ناخالص ميباشد. با توجه به اهميت اين بخش و مشكلات اقليمي اين استان از قبيل خشكسالي، رشد و بالندگي اين بخش نيازمند تدوين و اجراي سياستهاي مناسب و اصولي ميباشد. در سطح استانها سازمان جهاد كشاورزي به عنوان بدنه تشكيلاتي وزرات جهاد كشاورزي مهمترين نقش در تهيه و اجراي برنامه هاي توسعه كشاورزي را دارا ميباشد و كارايي و اثر بخشي اين سازمان نيازمند كاركناني سالم چه از نظر جسمي و چه از نظر رواني ميباشد. امروزه فشار عصبي كه در اكثر مشاغل و سازمانها وجود دارد منجر به پديده اي به نام فرسودگي شغلي ميشود كه كارايي كلي فرد و سازمان را كاهش ميدهد. فرسودگي شغلي سندرمي روانشناختي است كه داراي سه بعد تحليل عاطفي، مسخ شخصيت و كاهش عملكرد ميباشد. جهت مقابله با اين پديده نخست بايد عواملي كه سبب ساز آن هستند شناسايي شوند. پژوهشگران با استفاده از نظريه نقش سعي كرده اند مسائل مربوط به فرسودگي راشناسايي كنند و دريابند كه فشارهاي ناشي از نقش تا چه اندازه در بوجود آوردن فرسودگي تاثير دارد. ابهام نقش به وضعيت شغلي معيني گفته ميشود كه در آن پاره اي از اطلاعات لازم براي انجام كار به طور نامطلوب،نارسا يا گمراه كننده اند. با توجه به اهميت موضوع در اين مطالعه رابطه بين ابهام در نقش و ابعاد سه گانه فرسودگي شغلي در بين كاركنان سازمان جهاد كشاورزي استان خراسان جنوبي بررسي شد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 33 نفر مي باشد. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه استاندارد فرسودگي شغلي مسلاچ و پرسشنامه ابهام نقش ريزو مي باشد.به علاوه روايي پرسشنامه توسط اساتيد و تعدادي از متخصصين مورد تاييد قرار گرفته است. نتايج مطالعه نشان داد كه بين ابهام در نقش و فرسودگي شغلي رابطه معني داري در سطح يك درصد وچود دارد. همچنين بين ابهام درنقش و تحليل عاطفي نيز رابطه معني داري در سطح يك درصد وجود دارد ولي ميان ابهام درنقش و مسخ شخصيت و كاهش عملكرد رابطه معناداري مشاهده نشد.