تجربه زيسته معلمان ابتدايي از ارزشيابي كيفي و توصيفي

پژوهش حاضر با هدف بررسي تجربه زيسته معلمان از ارزشيابي كيفي توصيفي انجام شد. جامعه آماري معلمان ابتدايي ناحيه يك اردبيل مي باشند. روش انتخاب مشاركت كنندگان از نوع هدفمند است. تعداد 10 نفر از معلماني كه در جشنواره هاي الگوهاي برتر تدريس شركت كرده اند مورد بررسي قرار گفتند. براي گردآوري اطلاعات از مصاحبه عميق نيمه ساختاريافته استفاده شد. نتايج به دست آمده نشان مي دهد با اجراي‌ طرح‌ ارزشيابي توصيفي دانش آموزان به درس علاقه مـندتر، فـعال تـرو با تكاليف درگيرتر شدند. به تدريج با گذشت زمان و در اثر‌ آشـنايي بـيشتر دانـش آموزان‌ و خانواده‌ ها با اهداف طرح، حسّاسيّت شان به نمرات ممتاز كـمتر شـده و فشاركمتري به معلّم وارد مي شد. نياز به تفسير مجدد گويه ها مشكلي است كه معلمان با آن درگير هستند و اين امر نيز به عدم اطلاع و عدم آشنايي والدين با چنين روشي مربوط مي شود. همچنين مساله زمانبر بودن فرايند سنجش ارزشيابي توصيفي مشكلي است كه همه معلمان به آن اذعان دارند. مساله تقويت انگيزه دانش آموزان چالش ديگري است كه معلمان با آن دست به گريبان هستند. به خصوص حذف نمره و تفاوت گذاري بين دانش آموزان تلاشگر و كم تلاش در قالب گويه هاي كيفي سخت است. با اين حال بهبود سلامت روحي و رواني دانش آموزان در قالب كاهش استرس و اضطراب و تقويت مهارتهاي اجتماعي آنان در تجربيات زيسته معلمان بازنمود شده است.