شماره ركورد كنفرانس :
4138
عنوان مقاله :
تنگِ تَكو در جهانگشاي جويني (مكان پيشنهادي اتابك لُر مقابل مغولان و صورت اصيل يك واژه)
پديدآورندگان :
سياه پور كشواد هيات علمي دانشگاه ياسوج
كليدواژه :
تنگ تكو , حهانگشار , واژه
عنوان كنفرانس :
همايش نكوداشت شخصيت، افكار و آثار عطاملك جويني (صاحب تاريخ جهانگشا )
چكيده فارسي :
هجوم مهيب و مخرب مغولان به ايران، يكي از مشهورترين و بزرگ ترين يورش ها در تاريخ جهان به شمار مي آيد. اين حمله، در سال 616 ق و در دوره حكومت خوارزمشاهيان (628- 470ق) و زمان پادشاهي سلطان علاءالدين محمد (617- 596ق) صورت گرفت. از همان اوان يورش تا پايان عمر سلطان محمد، وي در حالتي از ترس و توهم مي زيست و هيچ گاه نتوانست سياستي درست و دقيق در مقابل مغولان اعمال نمايد. معهذا، سيل بنيان كن مغول، در صحراي بي دفاع ايران ويراني بسيار به بار آورد و خسارات فراوان انساني، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي ايجاد كرد. سلطان مرعوب و متوحش خوارزمشاهي، گويا جز تواري و فرار، تصميم دگر نداشت و لامحاله تمام پيشنهادهاي اميران و حاكمان مركزي و ولايات ايران را، مطرود و مردود كرد. او هيچ گاه نتوانست بر ترديد و تشويش خويش، غالب آيد و در برابر مغولان، مقاومتي – هر چند محدود - نمايد. اعتماد از دست رفته سلطان محمد، حتي با پيشنهاد اتابك لُر، كه مامن مطمئن و مهمي را بدو ارايه داده بود، به دست نيامد. طي فرار سلطان محمد از حوزه ماوراءالنهر تا مركز ايران، پيشنهادهاي متعددي بدو ارايه شد، كه سلطان هيچ كدام را به قطع و يقين نپذيرفت. آخرين پيشنهاد مهم و حياتي از جانب ملك نصره الدين هزار اسب، اتابك لر به وي داده شد، كه با نظر منفي سلطان منتفي گشت. اتابك لر، پيشنهاد داد كه سلطان محمد و نيروهايش به تنگه اي مهم در حدفاصل فارس و لرستان، به نام تنگ تكو، عقب نشينند و مستقر گردند. اين تنگ موثر و مطمئن، كه در 9كيلومتري شمال بهبهان كنوني قرار دارد، خود كوهي بزرگ بود كه قلاع محكم و متعدد داشت و ولايتي « پر نعمت و سرسبز» بود. در اين تنگه، رودخانه مشهور مارون (= تاب) جريان دارد و چشمه هاي متعددِ روان و راكد در جاي جاي آن موجود است. بنابراين، از لحاظ آب و پناه گاه، تنگه اي استراتژيك و حياتي بود و عبور سپاه بيگانه از آن متعذر و سخت مي نمود. به علاوه، اتابك لر تصريح و تاكيد داشت كه او و ديگران مي توانند « صد هزار مرد پياده » از « لر و شول و فارس » جمع كنند و « بر تمام مداخل كوه » متمركز و حافظ شوند و با « دلي قوي » مقابل مغولان ايستند و « كارزاري نيكو » نمايند. او اضافه كرده كه، سپاه سلطان « كه بيكبارگي رعب و خوف بريشان غالب شدست، اگر درين نوبت و وهلت ظفر » يابند « غلبه و قوت خويش و عجز و ضعف خصمان مشاهده نمايند » و بنابراين « دل آورتر شوند » و مي توانند پيروزي هاي بعدي را به دست آورند. ولي، سلطان محمد نپذيرفت و قصد اتابك لر را به گونه اي ديگر تعبير كرد.