بازشناسي كالبدي سيما و منظر شهري با تحليلي بر هماهنگي و هارموني نما

امروزه با توجه به لزوم نياز به مسكن، به ويژه در فضاي شهري شاهد سرعت بي سابقه ي ساختمان سازي در شهرهاي بزرگ مي باشيم كه اين امر مسائلي را براي انسان شهرنسين به دنبال داشته كه چشم پوشي از آن نادرست به نظر مي-رسد. شهر و فضاي شهري محلي براي ساخت و اجراي انواع ساختمان ها با كالبد، كاركرد و مفاهيم متنوع شده است به نحوي كه حتي معيارهاي حاصل از اين اصول پايه اي ساختمان بعضاً ناديده گرفته مي شود. يكي از اين اصول توجه به كالبد شهري، مؤلفه ها و معيارهاي منتسب به آن مي باشد. كالبد شهري را به لحاظ بصري مي توان به دو دسته معيارهاي عيني و ذهني تقسيم نمود. تمام عناصر و اجزاي فضاي شهري به نحوي در كالبد شهر جايگاهي ويژه دارند. كالبد شهر دربرگيرنده ي عناصر مهمي از جمله مبلمان شهري، دسترسي ها، نماي ساختمان ها و... مي باشد كه از اين ميان نماي ساختمان و معيارهاي حاصل از آن به دليل كثرت در فضاي شهري توجه ويژه را طلب مي كند. لذا در پژوهش حاضر قصد بر اين است نماي ساختمان هاي بخش از شهرك فرهنگيان نظرآباد البرز به لحاظ كالبدي و از نقطه نظر هماهنگي ميان نماها مورد بررسي و تحليل قرار گيرد. محوري ترين هدف اين پژوهش، شناسايي و تحليل معيارهاي كالبدي نما جهت خلق هماهنگي و وحدت سيماي شهري مي باشد. لذا فرضيه را مي توان به اين صورت مطرح كرد كه به نظر مي رسد رابطه-ي معناداري ميان هماهنگي و وحدت نما در كالبد شهري جهت ارتقاي كيفيت سيماي شهري وجود دارد. سوال اساسي كه مي توان مطرح كرد اين است كه چه رابطه اي ميان هماهنگي نماي ساختمان ها در بدنه ي شهر به عنوان نمود كالبدي، جهت دستيابي به سيماي شهري مطلوب و هماهنگ وجود دارد؟ روش مورد استفاده در اين مقاله به نحوي است كه ابتدا نسبت به شناسايي و تدقيق مؤلفه هاي هماهنگي و وحدت در نماي ساختمان ها با استناد به مطالعات كتابخانه اي اقدام شده و سپس هر يك از معيارها جهت تبيين در نمونه ي مورد بحث بر آن ها لحاظ شده كه به صورت تحليل هايي مبتني بر گزارشات ميداني حاصل شده است.